آفـنـد بـه مـعـنـاى تـعـرض و هـجـوم بـه دشـمـن اسـت كـه ابـتـكـار عمل و آزادى عمل را براى نيروى تعرض كننده ميسر مى سازد.^(699)
الف ـ مزيتهاى آفند:
نـيـرويـى كـه در مـوضـع آفـنـد و تـهـاجـم قرار دارد، از مزيّتهايى برخوردار است كه نيروى پدافندى از آنها بى بهره است . اين مزيتها به شرح زير است :1 ـ پيوسته ابتكار عمل را در دست دارد و در حقيقت ، هدايت و اداره وادامه جنگ به دست اوست .2ـ تمايلات و خواسته هاى خود را به دشمن تحميل مى كند.3ـ همواره از يك روحيه عالى و تمايل به پيشروى برخوردار است .اگـر چـه مـاهـيـّت جـنـگـهـاى رسـول خـدا(ص ) همگى يا اغلب پدافندى بوده است ، اما آن حضرت قبل از اينكه به دشمن فرصت اقدام بدهد، پيشدستى كرده و عمليات خود را به صورت آفندى اجـرا مـى كـرد و شـايـد يـكـى از دلايـل پـيـروزيـهـاى سـپـاه اسـلام ، رعـايـت هـمـيـن اصل باشد.
ب ـ فرمايش على (ع ) در مورد آفند:
امير مؤ منان على عليه السلام خطاب به نظاميانش چنين فرمود:(اُغـْزُوا اْلقـَوْمَ قـَبـْلَ اَنْ يـَغـْزُوكـُمْ فـَوَاللّهِ مـا غـُزِىَ قـَوْمٌ قَّطُ فـى عـُقـُرِ دِيـارِهـِمْ اِلاّ ذَلُّوا)^(700) به پيكار بشتابيد پيش از آنكه به جنگ شما در آيند؛ به خدا سوگند با هيچ مردمى در آستانه خانه هاشان پيكار نشد جز آنكه به ذلت افتادند.در كلامى ديگر فرمود:(فَالِّنجاةُ لِلْمُقْتَحِمِ وَ اْلهَلَكَةُ لِلْمُتَلَوِّمِ)^(701) پيروزى و نجات از آن يورش برنده و شكست و هلاكت نصيب و امانده و سستى كننده است .از رهنمود امام على (ع ) چنين درمى يابيم : كسى كه مى خواهد پيروز گردد بايد به جاى دفاع ، حـمـله را بـرگـزيـند؛ زيرا كسى كه پيش از رقيبش اسلحه خود را شليك مى كند، به او فرصت اقـدام نـمـى دهـد و بـر او پـيـروز مـى شـود؛ هـر چند كه دشمن نيرومندتر و يا سپاه و تجهيزات بـيـشـتـرى در اخـتـيـار داشته باشد. ممكن است اهداف عمليات آفندى ، انهدام نيروى دشمن ، محروم سـاخـتـن او از مـنـابـع حـيـاتـى و اقـتـصادى ، فراهم آوردن زمينه هاى عمليات ، فريب ، گسترش اطـلاعـات و وارد كـردن ضـربـه نـهـايى باشد كه به وسيله ابتكارات فرماندهى ، تاكتيكهاى جـديـد، طـرحـهـاى دقـيـق و هـمـاهـنـگـيـهـاى كـامـل و ... قـابـل دسـتـيـابـى اسـت . گـر چـه رسـول خـدا(ص ) در بـيـشـتـر جنگها به اين اصل اهميت مى داده است ، ليكن به اختصار تنها نبرد خيبر را مثال مى آوريم .
ج ـ غزوه خيبر^(702):
يـهـوديـان خـيـبـر بـر ضـد اسلام بسيار توطئه مى كردند. اعراب را به جنگ با اسلام فرا مى خـوانـدنـد و بـه دشمنان اسلام كمكهاى اقتصادى مى كردند؛ آتش افروز جنگ احزاب بودند و هر روز خـود را بـا خـريـد سـلاح و مـهـمات قويتر مى ساختند و در واقع كانون خطرى براى اسلام محسوب مى شدند. از اين رو، رسول خدا(ص ) براى از ميان برداشتن اين كانون خطر با 1400 نـظـامـى و دويـست سواره نظام عازم منطقه خيبر شد و شبانه تمام نقاط حساس و راههاى ارتباطى دژهـاى خـيـبـر را بـه تصرف درآورد. اين كار بقدرى سريع و مخفيانه صورت گرفت كه حتى ديدبانان دژها از آن آگاهى نيافتند.يـهـوديان هفت ^(703) دژ استوار و نفوذناپذير، با ديوارهاى سر به فلك كشيده ، در بـلنـديهاى آن منطقه ساخته بودند كه بر همه جا مسلّط بود و از آنجا مى توانستند دشمن را با مـنـجـنـيـق و وسـائل دفـاعـى سـنـگـبـاران كـنند. بعلاوه ، دژها داراى برجهاى ديده بانى بود كه ديـدبـانـان اخـبـار را سـريـع بـه فـرمـانـدهـان نـظـامـى گـزارش مـى دادنـد. در داخـل دژها دو هزار مرد جنگجوى آموزش ديده و