آثار ايمان - عوامل شکست و پیروزی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
پيامبر(ص ) شمشير مى زدم و صدمات دشمن را از ايشان دفع مـى كـردم ، بـازگـشـتـم و آن حـضـرت را جـسـتـجـو كـردم ولى ايشان را نيافتم ، با خود گفتم : پيامبر(ص ) كه هرگز فرار نمى كند، در ميان كشته ها نيز او را نديدم و پنداشتم كه از ميان ما بـه آسـمان عروج كرده ، غلاف شمشيرم را شكستم و با خود گفتم با اين شمشير در راه دفاع از آرمـان او بـا دشمن پيكار مى كنم تا كشته شوم و بر دشمن يورش بردم .
راه بر من گشوده شد نـاگـهـان پـيـامـبـر(ص ) را كـه بـيـهـوش بر زمين افتاده بود ديدم . بالاى سرش ايستادم ؛ آن حـضـرت نـگـاهـى بـه مـن افـكـنـد و فـرمـود: عـلى ! مـردم چـه كـردنـد؟ عـرض كـردم : اى رسول خدا ! همگى كافر شدند و پشت به دشمن كردند و شما را تنها گذاشتند.^(13) آن گـاه حـضـرت على (ع ) به دفاع از پيامبر(ص ) پرداخت و چنان مقاومت كرد كه بدنش بيش از شـصـت زخـم بـرداشـت و آنـچـنـان فـداكـارى از خـود نـشـان داد كـه جـبـرئيـل بـر پـيـامبر(ص ) نازل شد و گفت :
اى محمد! از خودگذشتگى اين جوان ، موجب شگفتى مـلائك شـده اسـت ، پـيـامـبـر فـرمـود: چرا چنين نباشد در صورتى كه او از من است و من از اويم ، جبرئيل گفت : و من از شمايم . سپس اين ندا از آسمان شنيده شد:
(لا سَيْفَ اِلاّ ذُوالْفَقارُ لا فَتى اِلاّ عَلِىُّ) از آن حضرت در رابطه با آن صدا سؤ ال كردند فرمود:
ايـن جـبرئيل است كه چنين ندا مى دهد.^(14) پس از آن چند نفر از مسلمانان به آن حضرت پيوستند و لشكر اسلام را از شكست حتمى نجات دادند.
مـلاحـظـه مـى كـنـيـد كـه اسـتـوارى ايـمـان امـيـرمؤ منان على عليه السلام بود كه به او ثبات و پـايـمـردى بـخـشـيد و اسلام را از شكست حتمى مصون داشت و سستى ايمان ديگران بود كه سبب فرار آنان شد.
ب ـ نبرد موته : در جنگ موته كه يكى از بزرگترين نبردها ميان مسلمانان و مشركان و نشانگر دليـرمـرديـهـا و ايـثـارگـريـهـاى سـربـازان صديق اسلام بود، شمار مسلمانان به سه هزار و كـافـران بـه صـدهـزار مـى رسيد. عدّه اى از نيروهاى اسلام چون فزونى نفرات دشمن را مشاهده كردند، ترس و وحشت بر آنان چيره شد و گفتند: بايد پيامبر(ص ) را در جريان اخبار قرار دهيم كـه ايـشـان يـا دسـتـور عقب نشينى صادر كنند و يا بر عدد ما بيفزايند. در اين گيرودار يكى از فـرماندهان منصوب از سوى پيامبر(ص ) به نام (عبداللّه بن رواحه ) قدم به جلو نهاد و گفت : بـه خـدا سـوگـنـد مـا تـاكنون با برتريهاى نيروى انسانى و نظامى وساز وبرگ جنگى با دشـمـنـان اسـلام نـبـرد نـكـرده ايـم بـلكه تنها انگيزه و نيروى محرّك ، همان دينى بوده است كه خـداونـد مـا را بدان گرامى داشت . هان اى مسلمانان !
حمله كنيد و با دشمنان خدا بستيزيد كه به خـدا سـوگـند در نبرد بدر ـ كه خود ناظر آن بودم ـ بيش از دو اسب در اختيار نداشتيم . به يقين يـكى از دو سرنوشت نيكو انتظار ماست ؛ يا پيروزى بر دشمن كه خدا و رسولش وعده داده اند ـ و در وعده خدا خلافى نيست ـ و يا شهادت كه در اين صورت به برادران خويش خواهيم پيوست و در بهشت برين در كنارشان خواهيم بود.^(15) ايـن سخنان به مسلمانان قوت قلب داد و آنها را به تعهدات ايمانى خود متوجه ساخت . در نتيجه با فداكارى و ايثار چشمگيرى به مقاومت پرداختند.
مـواردى از ايـن قـبـيـل در تـاريـخ اسـلام فـراوان اسـت كـه در آنـها شجاعت ، دليرمردى ، ايثار و فداكارى رزمندگان در پرتو باور و اعتقادشان به اوج خود رسيده و با شهامت و پايمردى خود صـفـحـه شـكـوهـمندى از تاريخ مسلمانان را رقم زدند و چون ستارگان پرفروغ در آسمان مكتب اسلام درخشيدند و همچنان پرتوافشانى مى كنند.
آثار ايمان
اخلاص
كمال ايمان و توحيد، اخلاص است كه نقش مؤ ثرى در تحقق پيروزى دارد؛ زيرا اخلاص انسان را بـه خـدا نزديك مى كند و زمينه امدادهاى الهى را آماده مى سازد و رحمت و بركات خداوند را براى مخلصين به ارمغان مى آورد.