نقش تداركات در جنگ - عوامل شکست و پیروزی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوامل شکست و پیروزی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خـساراتى را متحمل شده است ، بدون اينكه نتيجه اى به دست آورده باشد.

وقـتـى كـه امـيـر مـؤ مـنـان (ع ) مـردم را بـراى جنگ صفين بسيج و آماده كرد و آنان را به جهاد با معاويه دعوت نمود، امام حسين (ع ) خطاب به مردم كوفه چنين فرمود:

بـراستى كه جنگ داراى شرّى شتابكار و طعمى ناگوار و جرعه هايى تلخ و گزنده است . پس هـر كـسـى كـه بـراى آن از پـيـش آمـاده باشد و ابزار و امكاناتش را فراهم كند و به هنگام فرا رسـيـدنـش از زخـمـهـاى مـرگ آور آن نـرنـجـد و نـهـراسـد، چنين كسى ميدان دار نبرد است و هر كه قـبـل از رسـيـدن لحـظـه مناسب و بدون كوشش بصيرانه ، آن را پيش اندازد سزايش ‍ آن است كه گروهش را زيانمند و خود را نابود كند.^(741) امـام حـسـيـن (ع ) در اين فراز از سخنشان به مساءله آمادگى و تداركات اشاره كرده ، اهميت آن را براى مردم كوفه بيان مى كند.

نقش تداركات در جنگ

بـا نـگـرشـى بـه جـنـگـهـاى صـدر اسـلام درمـى يـابـيـم كـه رسول اكرم (ص ) و امير مؤ منان (ع ) به تداركات توجه داشته و نقش آن را از ياد نمى بردند، و ايـن كـار را مـورد تـوجـه قـرار مـى داد. گـاه بـا تـوصيه و سفارش به رزمندگان و گاه با شـركـت دادن زنان در جنگ براى انجام كارهاى تداركاتى . ليكن بايد به اين نكته توجه داشت كـه چـون سـپـاه اسـلام در آن روز بـه صـورت خـودكـفـا حـركـت مـى كـرد مـسـاءله تـداركات به شـكـل امـروزى آن مطرح نبود، بلكه در آن زمان هر كس توان بيشترى داشت ، زير بازوى برادر خـود را مـى گـرفـت . امـا در عـين حال فرماندهان به اين موضوع توجه داشته و به هنگام لزوم اقـدام مـى كـردنـد. نـكـتـه ديـگـر ايـنـكـه در آن زمـان سـپاهيان اسلام تلاش مى كردند كه بيشتر نـيـازمـنـديـهـاى خـود را از غـنـايـم دشـمـن تـدارك كـنـنـد كـه در خلال بحث به آن اشاره خواهيم كرد.

الف ـ غزوه ذى قرد:

رسـول خـدا(ص ) در اين غزوه ، سعد بن عباده را با سيصد نفر در مدينه گذاشت تا در غياب وى از شـهـر مـديـنـه پـاسـدارى كـنند و خود با اصحابش به جبهه شتافتند. سعد در ضمن حفاظت از مـديـنـه بـه فكر تداركات رزمندگان اسلام افتاد و پنج بار شتر خرما و ده راس شتر به (ذى قرد) فرستاد. وقتى اين مواد غذايى به دست آن حضرت رسيد، رو به قيس ـ فرزند سعد ـ كرد و فرمود: اى قيس ! پدرت تو را سواره (مجهز به مركب و سلاح ) به جبهه نبرد اعزام كرد و با ارسال مواد غذايى مجاهدان را تقويت نمود و مدينه را از تعرّض ‍ دشمن حراست كرد، خدايا سعد و آل سعد را رحمت كن .^(742) هـمـان طـور كـه مـلاحـظـه كـرديـد، رسـول خدا(ص ) كمك سعد را تحت عنوان تقويت بنيه مجاهدان توصيف كرد و كار او را ستود، چرا كه با تداركات ، توان رزمى مجاهدان راه خدا را بالا برد.

ب ـ خيبر:

فـتـح دژهـاى يـهـوديـان خيبر به طول انجاميد و مواد غذايى و علوفه حيوانات به پايان رسيد.

مـسلمانان از شدت گرسنگى و ناتوانى به خوردن گوشت حيواناتى كه مكروه است روى آورده بـودنـد.

طـايـفـه اسـلم ، اسماء بن حارثه را پيش رسول خدا(ص ) فرستادند تا جريان را به عـرض پـيـامـبـر (ص ) بـرسـانـد. او نـيـز چـنين گزارش داد: طايفه اسلم سلام مى رسانند و مى گـويـند: گرسنگى بر ما چيره شده و ضعف و ناتوانى ما را از پاى درآورده است . براى ما دعا كـن .^(743) رسول گرامى برايشان دعا كرد و فرمود:

چيزى در دست ندارم تا آنها را تـقـويـت كـنـم . سـپس مردم را گرد آورد و عرض كرد: خدايا بزرگترين دژى كه در آن بيشترين طـعـام و روغـن يـافت مى شود به روى اينان بگشا.^(744) بعد پرچم را به حباب بن مـنـذر سـپـرد و آنـهـا حـركـت كردند. طولى نكشيد كه لشكر اسلام دژ مصعب را كه داراى انبارهاى آذوقـه و مـواد غـذايـى بسيار بود، به محاصره خويش درآورد و پس از سه روز محاصره ، آن را فـتـح كـردنـد و بـه مـواد غـذايـى بـسـيـارى از قـبـيـل آرد، جـو، خـرمـا، عـسـل ، روغـن ، زيـتـون ، كـشـمش ، چربى ، گوشت براى نيروها و علوفه براى حيوانات ، دست يـافـتند و با استفاده از آنها قواى خود را براى فتح ديگر دژها تجديد كردند. لشكر اسلام در جـريـان سـه روز مـحـاصـره دژ بـا وجـود گـرسـنـگـى و ضـعـف ،

/ 184