ايـن مـطـلب روشـن اسـت كـه بـراى تـحـقـق پـيـروزى در يـك نـبـرد، هـمـاهـنـگـى عوامل متعددى مورد نياز است و هر كدام از اين عوامل نقش خاص و تاءثير ويژه اى در سرنوشت جنگ دارد. جـاى تـرديـد نيست كه يكى از عوامل مهم و تعيين كننده ، تسليحات و ابزار جنگى است . به هـمـيـن جهت ، در فرهنگ اسلام و سيره معصومين (ع ) تهيه سلاح مورد تاءكيد قرار گرفته و به عـنـوان وظـيـفـه ضـرورى براى مسلمانان مشخص شده است . در اين باره ، به شواهدى از تاريخ توجه كنيد:
الف ـ نبرد خيبر:
مـسـلمـانان در اين نبرد به سرسخت ترين دشمنان اسلام يهوديان خيبر حمله بردند. يهوديان در هـفـت دژ اسـتوار و نفوذناپذير مستقر بودند. دژها كه داراى ديوارهاى استوارى بود، در بلنديها قرار داشت و به وسيله ديدبانان داخل برجها و خندقى كه در اطراف آنها كنده بودند، حفاظت مى شد.ده هـزار نـيـروى مـجـرّب و مـجـهـّز بـه سـلاحـهـاى سـبـك و سـنـگـيـن در داخل دژها به سر مى بردند و حتى تصور نمى كردند كه روزى اين سنگرهاى پولادين به دست نـيـروهـاى اسـلام سـقـوط كـنـد و خـود بـه اسـارت مـسـلمـانـان درآيـنـد و بـه هـلاكـت بـرسند.^(738) رزمندگان اسلام با نيرويى به استعداد 1400 نفر^(739) مـجـهـّز بـه سـلاحـهـاى غـنيمتى و خريدارى شده ، دژهاى خيبر را به محاصره خود درآوردند و اين سـنـگـرهـاى نـفـوذنـاپذير را فتح كردند و سربازان دشمن را به هلاكت رسانده يا به اسارت گرفتند.چـنـانچه مسلمانان از قبل مهيا نمى شدند و خود را مسلح و مجهّز نمى كردند، قادر نبودند به چنين پيروزيهايى دست يابند و پايه اين دژهاى تسخيرناپذيرى كه در ارتفاعات استراتژيك قرار داشت ، براى هميشه فرو ريزند و لانه فساد را از بين ببرند.
ب ـ جنگ حنين و طائف :
بـعد از فتح مكه ، جنگ حنين و بلافاصله جنگ طائف رخ داد. چون پيامبر گرامى اسلام (ص ) عازم غـزوه حـنـيـن شـد، از صـفـوان بـن امـيـّه كـه هـنـوز مـشـرك بـود، صـد زره و ديـگـر وسـائل آن عـاريه گرفت و ضامن شد كه آنها را پس از جنگ ، سالم به او بازگرداند. صفوان نـيـز آنـهـا را بـر شـتـر بـار كـرد و در سـرزمـيـن اوطـاس ـ نـزديـك حـنـيـن ـ بـه رسول خدا(ص ) تحويل داد.^(740) نـقـش زره ايـن بـود كـه سـربازان اسلام را از تيغ و تير دشمن حفظ مى كرد، بخصوص در جنگ طـائف كـه دشـمـن در داخـل دژها و قلعه ها مستقر بود و فقط از تير استفاده مى كرد. به همين جهت ، رسـول خـدا(ص ) در ايـن نـبـرد، سـلاح سـنگين و دور برد آن زمان يعنى دبابه و منجنيق را عليه دشمن به كار گرفت .خاتمه : آنچه از كلام خدا، حديث ، سيره پيامبر و نمونه هاى تاريخ ذكر شد، اهميت و نقش سلاح و وسـائل كـارزار را بـروشـنـى بـيـان مى كند و مسلمانان را موظف مى سازد تا براى ترساندن دشمن و مقابله با تجاوز ستمگران خود را به پيشرفته ترين سلاح هر عصرى مجهز كنند.
تداركات
يكى از عواملى كه نقش مهمّى در حفظ توان و قدرت رزمى سربازان اسلام ايفا مى كند، رساندن مـواد غـذايـى ، پـوشـاك ، سلاح ، مهمات ، دارو و غيره به آنان است كه در اصطلاح (تداركات ) ناميده مى شود.
اهميت تداركات
تـداركـات ، اعـم از ايـنـكـه قـبـل از حـمـله بـه دشـمن ، صورت گيرد يا به هنگام حمله ، توسط نـيـروهـاى تـداركـاتـى انـجـام پـذيـرد، نـقـش بـسزايى در تحقق و حفظ پيروزى دارد و يكى از ضـروريـات سـازمـاندهى نيروهاى رزمى به شمار مى رود؛ چرا كه تداركات بموقع و مناسب ، مـانـع كـاسـتـى نـيـرو و قـدرت رزمـنـدگـان مـى شـود. بـراى مـثـال ، سـوخت رسانى صحيح و بموقع براى خودروها، آبرسانى ، رساندن مواد غذايى براى پـيـكـارگران ، رساندن سلاح و مهمّات براى گرم نگه داشتن جبهه ها و ديگر نيازمنديها از اين مـقـوله اسـت كـه چـنـانـچـه بـمـوقـع فـراهـم نـشـود، اداره جـنـگ بـا مشكل مواجه خواهد بود و سبب تضعيف روحيه نيروها شده و از قدرت و توان رزمى شان كاسته مى شـود. بـه عـنـوان مـثـال ، نـيـرويـى كـه در حـال پـيـشـروى اسـت ، چـنـانـچـه در آن حال ، سوخت ، مهمات ، مواد غذايى و ... آنان تمام شود و به وسيله غنايم يا نيروهاى پشتيبانى ، تـدارك نشوند، از ادامه پيشروى بازمى ماند كه يا بايد توقف كند يا به عقب برگردد كه در هـر دو صـورت زيـان ديـده و