عوامل شکست و پیروزی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوامل شکست و پیروزی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آوردن ضرباتى ، مسلمانان را مجبور به فرار كرد.

بـار دوّم پـيـامـبـر(ص ) سـپـاه اسـلام را بـه عـمـر سـپرد و به او همان سفارشى را كرد كه به ابوبكر كرده بود. اين فرمانده نيز چون فرمانده قبلى غافلگير شد و دست به عقب نشينى زد.

رسول خـدا(ص ) بـار سوم عمرو عاص را كه خود داوطلب شده بود، اعزام كرد. او نيز با تهاجم شديد نـيـروهـاى دشـمـن روبـرو شـد و پـا بـه فـرار گـذاشـت . رسـول گـرامى (ص ) پس از سه بار شكست ، اميرمؤ منان على (ع ) را اعزام كرد و فرمود: كسى را مـى فـرسـتم كه پيوسته يورش مى برد و هرگز فرار نمى كند و خداوند بزودى پيروزى را نصيب او مى گرداند. سپس آن حضرت را تا مسجد احزاب بدرقه كرد و برايش دعا نمود.

امـام عـلى (ع ) حركت كرده ، بطور طبيعى ، نيرويى كه سه بار شكست خورده ، روحيه اش ضعيف شـده اسـت ، بـعـلاوه دشـمن نيز نيرومند گشته است . اين ، ابتكار و توان فرماندهى است كه مى تـوانـد بـا چـنـيـن نـيـرويـى پـيـروزى بـيـافـزايـنـد. از ايـن رو، حـضـرت عـلى (ع ) در صـدد غافلگيركردن دشمن برآمد و از شيوه ها و ابتكاراتى كه در غافلگير كردن دشمن مؤ ثر است ، بـهره كافى برده ، بخصوص كه آن حضرت از مواضع دشمن و ديدبانان او و علت شكست سه فـرمـانـده قبلى بطور كامل آگاهى داشت . به همين جهت ، براى آنكه دشمن نتواند حركت نيروهاى اسـلام را شـناسايى كند. سپاه را به سرعت از بيراهه و از شيار كوهها و درّه ها پيش برد. سپس شـبـهـا حـركـت مـى كـرد و روزهـا در كـمين مى نشست . علاوه بر اين ، از ايجاد هرگونه سروصدا جـلوگـيـرى كـرد. به سپاهيان نيز دستور داد كه دهان اسبها را ببندند تا شيهه آنها به گوش دشمن نرسد و زنگها را از گردن آنها بردارند.

بـديـن تـرتـيـب ، دشمن را دور زد و از همان راهى حمله كرد كه دشمن اطمينان داشت نيروهاى اسلام بـه خـاطـر خـطـرات و نـاامـن بـودن آن ، از آن جـا وارد عمل نمى شوند.

بـا اسـتـفـاده از اين تدابير، دشمن سخت غافلگير شد و در سحرگاهان كه دشمن در خواب غفلت بـه سـر مـى بـرد. امـيـر مـؤ مـنـان (ع ) دستور داد كه دهان اسبها را بگشايند و بر دشمن زبون يـورش بـرنـد. سپاه اسلام ضربات كوبنده خود را بر پيكر دشمن فرو آورد و تعدادى را به هلاكت رساند وعده اى را به اسارت گرفت ، و با دستى پر از غنيمت (كه در حد غنايم نبرد خيبر بـود) بـه مـدينه باز گشت . پس از آن ، سوره والعاديات دراين رابطه بر پيامبر اكرم (ص ) نازل شد.^(696)

ب ـ غزوه بنى لحيان :

پـس از جـنگ احد، برخى از قبايل عرب جراءت پيدا كرده و با خدعه و نيرنگ ضربه هايى نسبت به مسلمانان وارد كردند: از جمله گروهى مزدور از طرف گروهى از قبيله بنى لحيان به حضور پـيـامـبر(ص ) شرفياب شدند و از آن حضرت تقاضا كردندكه معلم قرآن و مبلغ اسلامى براى آنهااعزام كند. رسول خدا(ص ) شش تن از معلمان قرآن را همراه آنان فرستاد. اين طايفه به جاى اسـتـفاده از معلمان قرآن در آموزش احكام دين ، در بين راه به آنان خيانت كرده و جز دو تن ، همگى را بـه شـهـادت رسـانـدنـد و دو تـن ديـگـر را نـيـز بـه دنبال خود به مكه بردند.

پـيـامـبـر(ص ) براى جلوگيرى از تكرار چنين رويدادهايى ، به قصد سركوبى خيانتكاران با دويـسـت سـواره نـظـام بـه سوى طايفه بنى لحيان حركت كرد. آن حضرت براى غافلگيركردن دشـمـن ، ابـتـدا بـه سـوى شـام حـركـت نـمود و چنين وانمود كرد كه قصد شام دارد. پس از مدتى راهـپـيـمـايى ، مسير را به سوى منطقه عملياتى عوض كرد و با سرعت تمام ، راه پيمود تا به سرزمين غُران ^(697) رسيد. طايفه بنى لحيان كه غافلگير شده و هر گونه مقاومتى را از دست داده بودند. سراسيمه به طرف كوهها فرار كردند. پيامبر اكرم (ص ) دو يا سه روز در منطقه توقّف كرد و چون كسى را نيافت به مدينه بازگشت .^(698) بـنـابراين ، پيامبرگرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و حضرت امير صلوات اللّه عليه ، اين اسوه هاى

/ 184