ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد - جلد 2

أبی عبد الله محمد بن محمد بن النعمان العکبری البغدادی الشیخ المفید؛ ترجمه و شرح: سید هاشم رسولی محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

[ هل لك في تغليط هذا الجالس و سؤاله عما يفضحه عند هؤلاء المحيطين به فقد ترى فتنة الناس به و هو علامة زمانه ؟ فقال لهم ابن ابى العوجاء : نعم ، ثم تقدم ففرق الناس فقال : يا أبا عبد الله ان المجالس أمانات و لا بد لكل من كان به سعال أن يسعل ، أ فتأذن لي في السوأل ؟ فقال له أبو عبد الله عليه السلام : سل ان شئت فقال له ابن ابى العوجاء : إلى كم تدوسون هذا البيدر و تلوذون بهذا الحجر ؟ تعبدون هذا البيت المرفوع بالطوب و المدار ؟ و تهر و لون حوله هرولة البعير إذا نفر ؟ فقل فانك رأس هذا الامر و سنامه ، و أبوك أسه و نظامه ؟ فقال له الصادق عليه السلام : ان من اضله الله و أعمى قلبه استوخم الحق فلم يستعذ به ، و صار الشيطان وليه و ربه ، يورده مناهل الهلكة و لا يصدره ، و هذا بيت استعبد الله به خلقه ليختبر طاعتهم في إتيانه ، فحثهم على تعظيمه و زيارته ، و جعله قبلة للمصلين له ، فهو شعبة من رضوانه ، و طريق يؤدى إلى غفرانه ، منصوب على استواء الكمال ، و مجمع العظمة و الجلال ، خلقه الله تعالى قبل دحو الارض بألفى عام ، فأحق من أطيع فيما أمر و انتهى عما زجر ، الله المنشئ للارواح و الصور ، فقال له ابن أبى العوجاء : دكرت يا أبا عبد الله ] غلط اندازى اين مردى راكه نشسته است محكوم كنى و برسشى از أو بكنى كه أو را بيش اينان كه كردش را كرفته اند رسوا سازى ، زيرا تو خود مى بيني كه مردم شيفته أو كشته و علامه زمان شده ؟ ابن ابى العوجاء كفت : آرى و بيش آمده مردم را شكافت و كفت : اى ابا عبد الله همانا مجلسها ( و سخنانى كه درانجمن كفته شود ) امانت است ، و بناشار هر كه اندوه و عقده در دل دارد بايد بيرون اندازد آيا اجازه برسش بمن ميدهى ؟ حضرت فرمود : اكر ميخواهى برسش كن ، ابن ابى العوجاء كفت : تا كى اين خرمنكاه را بباى خويش ميكوبيد و باين سنك بناه ميبريد ، و أين خانه بالا رفته از آجر و كلوخ را برستش ميكنيد ، و مانند شترى كه رم كند بدور آن جست و خيز كنيد ؟ هر كه در اينكار انديشه كند و با دقت حساب آنرا برسد ميداند كه اينكار شخص حكيم و صاحب نظر و انديشه نيست ، بس تو رمز اينكار رابيان كن زيرا تو بزرك و أساس اينكارى ، و بدرت ريشه و بايه آن بود ؟ حضرت صادق عليه السلام فرمود : همانا كسى را كه خدا كمراهش كرد و ششم دلش را كور كرد ، حق را ناكوار داند و بدان نيز بناه نبرد و شيطان صاحب اختيار و بروردكار أو كردد ، اورا بمنزلكاه نيستى برد و باز نكرداند اين خانه ايست كه خدا بدانوسيله بندكانش را ببرستش وا داشته تا با آمدن بدينجا اندازه بيرويشان را آزمايش كند ، و از اينرو آنانرا به بزركداشت آن و زيارتش و أدار كرده ، و آنرا قبله كاه نماز خوانانش قرار داده ، بس اين خانه مركزى براى بدست آوردن خوشنودى خدا است وراهى است كه مردم را بسر منزل آمرزش أو ميرساند ، بر ميزان معتدل كمال و مركز بزركى و جلال نصب شده ، خداى تعالى دو هزار سأل بيش از كستردن زمين آنرا آفريد ، بس سزاوارترين كسى كه بايد از دستورش بيروى شود و از باز داشت و قد غن أو خود داري كردد آن خدائي است كه أرواح و صورت ها را آفريد ، ابن ابى

/ 363