فصل ( 9 ) داستان سيد حميرى واشعار او - ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد - جلد 2

أبی عبد الله محمد بن محمد بن النعمان العکبری البغدادی الشیخ المفید؛ ترجمه و شرح: سید هاشم رسولی محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل ( 9 ) داستان سيد حميرى واشعار او

[ - 1 - أيا راكبا نحو المدينة جسرة عذا فرة يطوى بها كل سبب - - 2 - إذا ما هداك الله عاينت جعفرا فقل لولى الله و ابن المهذب - - 3 - ألا يا ولي الله و ابن وليه اتوب إلى الرحمن ثم تأوب - - 4 - إليك من الذنب الذي كنت مطنبا اجاهد فيه دائبا كل معرب - - 5 - و ما كان قولى في ابن خولة دانيا معاندة منى لنسل المطيب - - 6 - و لكن روينا عن وصى محمد صلى الله عليه و آله و لم يك فيما قال بالمتكذب - - 7 - بأن ولي الامر يفقد لا يرى سنين كفعل الخائف المترقب - - 8 - فيقسم أموال الفقيد كأنما تغيبه بين الصفيح المنصب - - 9 - فان قلت لا فألحق قولك و الذى تقول فحتم ما متعصب - - 10 - و أشهد ربي ان قولك حجة على الخلق طرا من مطيع و مذنب - ] 1 - اى كسيكه بر شتر سخت و تند رو سوار كشته و بسوى مدينه روانى و بوسيله آن شتر راههاى دور و در از ( يا بست و بلند ) را در هم بيشى .

2 - خدا تورا هدايت كند هركاه جعفر بن محمد را ديدار كردى بس بآن ولي و آن باكيزه زاده بكو : 3 - آكاه باش اى ولي خدا واى بسر ولي خدا ، من بسوى خداى مهربان توبة ميكنم ، و سبس باز كشت ميكنم .

4 - بسوى تو از كناهى كه زمان درازى بدان رفتم ، و همواره در باره آن با هر مرد زيان آورى مبارزه كردم .

5 - و كفتار من در باره بسر خاله ( يعنى محمد بن حنفيه - و خوله نام حنفيه است ) ديني نبود كه من بدان واسطه دشمنى بانجاد باك و باكيزه ( شما ) داشته باشم .

6 - ولي از وحي بيغمبر ما كه در آنشه كفته است دروغكو نيست روايت شده : 7 - كه ولي خدا مانند شخص ترسان و نكران سالها از ديدكان نابديد شود .

8 - و دارائى آن كمشده را قسمت كنند شنانكه كويا از دنيا رفته ودر ميان سنكهاى قبر بنهان شده .

9 - بس اكر ميكوئى شنين نيست بس كفتار تو حق است و آنشه تو ميكوئى مسلم است بي آنكه تعصبى در آن بأشد .

10 - و خدا را كواه ميكيرم كه كفتار تو بر همه مردمان از فرمانبردار و كنهكار حجت است .

/ 363