ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
[ بن عدى و غيره ، فنظروا اليه لا أثر به من جراح و لا خنق ، و أشهدهم على انه مات حتف انفه ، فشهدوا على ذلك ، و اخرج و وضع على الجسر ببغداد و نودى : هذا موسى بن جعفر عليهما السلام قد مات فانظروا اليه ، فجعل الناس يتفرسون في وجهه و هو ميت ، و قد كان قوم زعموا في أيام موسى عليه السلام انه هو القائم المنتظر ، و جعلوا حبسه هو الغيبة المذكورة للقائم ، فامر يحيى بن خالد أن ينادى عليه عند موته : هذا موسى بن جعفر الذي تزعم الرافضة انه هو القائم لا يموت ، فنظروا اليه ، فنظر الناس اليه ميتا ، ثم حمل فدفن في مقابر قريش في باب التين ، و كانت هذه المقبرة لبني هاشم و الاشراف من الناس قديما .و روى انه لما حضرته الوفاة سئل السندي بن شاهك ان يحضره مولى له مدنيا ينزل عند دار العباس بن محمد في مشرعة القصب ، ليتولى غسله و تكفينه ففعل ذلك ، قال السندي : فكنت ] كردآورده ودر ميان ايشان بود هيثم بن عدى و ديكران ، بس همكى جنازه موسى بن جعفر عليهما السلام را نكريستند و ديدند اثرى از زخم يا خفكى در بدن آنبزركوار نيست ، وهمه را كواه كرفت كه أو بمرك طبيعي از دنيا رفته و آنان همكى باين مطلب كواهى دادند ، بس جنازه آنحضرت را از زندان بيرون أورده كنار جسر بغداد كذاردند ، وجار زدند اين موسى جعفر است كه مرده است أو را بنكريد ، مردم ميآمدند و شهره آنجناب را بدقت مى نكريستند و ميرفتند ، ودر زمان حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام كروهى بودند كه كمان ميكردند آنحضرت همان قائم منتظر و مهدى موعود است ، و حبس و زندان أو را همان غيبتي ميدانستند كه براى امام قائم ذكر شده ، از اينرو بس از شهادت آنحضرت يحيى بن خالد دستور داد جار زنند : اين موسى بن جعفر است كه رافضيان كمان ميكردند امام قائم است و نخواهد مرد بس اورا بنكريد ، و مردم نكاه ميكرده ميديدند كه آنحضرت مرده است ( مترجم كويد : بنظر ميرسد اينكار يحيى بن خالد براى اين بوده است كه ذهن مردم را از آن ستم و جنايتى كه انجام داده بود باين مسألة متوجه كند ، و كسى بفكر مسموم شدن آن امام معصوم نباشد ، زهى بيشرمى ! واف بر شند روزه رياست ، كه بخاطر آن شه اعمال ننكينى مرتكب شدند ، و براى خاموش ساختن انوار الهى شه نقشه هاى شومى كشيدند ، و صفحات تاريخ را براى هميشه لكه دار ساختند ، خداوند آن دستور دهنده و اجرا كننده و خليفه و وزير و مباشر اين جنايات را از رحمت خويش دور سازد ) .سبس آنجنازه مطهر را بر داشته در قبرستان قريش در باب التين بخاك سبردند ، و أين قبرستانى بود قديمى كه مخصوص ببني هاشم و اشراف از مردم بوده .و روايت شده كه شون هنكام وفات آنحضرت عليه السلام رسيد ازسندى بن شاهك خواست كه دوستى كه آنحضرت در بغداد داشت و از أهل مدينه بود و خانه او نزديك خانه عباس بن محمد در مشرعة القصب بود حاضر كند كه سر برست غسل و كفن آنحضرت بأشد واو انجام داد ، سندى بن شاهك كويد : من از أو