امامت و رهبری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
است . در " كافي " كه معتبرترين كتاب حديث شيعه مي باشد ، اين حديث هست . عمده اينست كه اين حديث در كتابهاي اهل تسنن هم هست . آنها در روايتي به اين عبارت نقل كرده اند : من مات بير امام مات ميتة جاهلية ( 1 ) هر كس بدون امام بميرد مانند اينست كه در جاهليت مرده است .عبارت ديگري كه نقل كرده اند اينست : من مات و ليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية . آنكه بميرد و در گردن او بيعت يك امام نباشد ، مردنش از نوع مردن جاهليت است . به عبارتي هم كه شيعه نقل مي كند ، سنيها زياد نقل كرده اند .عبارت ديگر : من مات و لا امام له مات ميتة جاهلية . اين عبارتها خيلي زياد است و نشاندهنده اهتمام زياد پيمبر اكرم به مسئله امامت است . كساني كه امامت را تنها به معني رهبري اجتماعي مي دانند ، مي گويندببينيد پيمبر اكرم به مسئله رهبري تا كجا اهميت داده كه معتقد شده است اگر امت رهبر و پيشوا نداشته باشد ، اصلا مردنش مردن جاهلي است براي اينكه صحيح تفسير كردن و صحيح اجرا كردن دستورات اسلامي بستگي دارد
به اينكه رهبري ، رهبري درستي باشد و مردم پيوندشان را با رهبر محكم كرده باشند . اسلام يك دين فردي نيست كه كسي بگويد من به خدا و پيمبر اعتقاد دارم و بنابراين به هيچكس كاري ندارم . خير ، ير از خدا و پيمبر ، تو حتما بايد بفهميو بشناسي كه در اين زمان رهبر كيست و قهرا در سايه رهبري او فعاليت كني . آنها كه امامت را به مفهوم مرجعيت ديني معني مي كنند ، [ در معني اين حديث ] مي گويند كسي كه مي خواهد دين داشته باشد ، بايد مرجع ديني