يك مدينه فاضله از زمان افلاطون تا به حال ، حتي از زمان تمدن بين النهرين تا حالا يك مدينه فاضله كه اينجوري ساخته شود وجود ندارد . . . زيرا مدينه فاضله عبارت از ديني است كه امام ندارد . سؤال اول اينست كه چرا او امام دارد و اين ندارد ؟ البته مربوط به نقص آن مكتب و كمال اين مكتب است . چون آن مكتب ضمانت روحي ندارد ، فقط ضمانت عقلي دارد . [ و در حاشيه اين كتاب استاد شهيد با اشاره به جملات فوق و جملات بعد تا " و نمونه اش : امام " مي نويسد : ] فرق ايدئولوژي ديني با آن ايدئولوژيها تنها در داشتن امام و نداشتن او نيست .به علاوه اينگونه نمونه را در ميان ياران و پيروان بايد نشان داد نه در فرد استثنايي امام يا پيمبر . اگر امام شدن در امكان همه هست پس چرا فقط يك فرد ؟ و اگر نيست پس نمونه نيست . بلي نمونه به معني مدل اعلي درست است .به نظر مي رسد كه تز كتاب " امت و امامت " از كتاب " ديباچه اي بر رهبري " دكتر صاحب الزماني گرفته شده باشد با اين تفاوت كه كتاب امت و امامت يك تعهد مذهبي دارد و مي خواهد يك نظريه مذهبي را تأييد كند ولي كتاب ديباچه اي بر رهبري چنين
تعهدي ندارد و صرفا به جنبه هاي روانشناسي تكيه مي كند و احيانا تصريح مي كند كه امام خصوصا امام ائب ، صرفا يك تقاضاي روح نيازمند انسان به رهبر است .
امامت ائمه
از جمله اموري كه به قول كتاب الامام الصادق مظفري ص 150 دليل است بر اينكه علم ائمه ورائي و الهامي بوده ، خضوعي است كه كبار علويين و ير هم در مقابل ائمه در حال كودكي مي كرده اند . و قتي كه به علي بن جعفر عموي پدر امام جواد عليه السلام مي گويند : " انت في سنك و قدرك و ابوك جعفر بن محمد تقول هذا القول في هذا اللام " فقال [ مي گويد ] " ما اراك الا شيطانا ثم اخذ بلحيته و قال فما حيلتي ان كان الله راه اهلا لهذا و لم ير هذه الشيبة لها اهلا "امامت - عترت - حديث ثقلين
" الامام الصادق " جلد 5 صفحه 178 نقل از صحيح مسلم : عن زيد بن ارقم ، خطبة النبي يوم الدير : و انا تارك فيكم الثقلين كتاب الله فيه الهدي و النور فخذوا بكتاب الله و استمسكوا فيه و اهل بيتي اذكركم الله في اهل بيتي اذكركم الله في اهل بيتي اذكركم الله في اهل بيتي . الترمذي : ان رسول الله ( ص قال اني تارك فيكم الثقلين ما ان تمسكتم بهما لو تضلوا بعدي .احدهما اعظم من الاخر : كتاب الله ممدود من السماء الي الارض و عترتي اهل بيتي . مسند احمد بن حنبل : عن ابي سعيد الخدري ان النبي ( صقال : اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض .
امامت - خلافت - مخالفين بيعت [ با ] ابوبكر
ابن ابي الحديدج 2 ص 6 امتناع سعد بن عباده خزرجي ابن ابي الحديدج 2 ص 6 اجتماع بني هاشم در خانه علي ( ع ابن ابي الحديدج 2 ص 19 و 25 امتناع خالد بن سعيد بن العاص از بيعت با ابوبكر ابن ابي الحديدج 2 ص 26 اعتراض امام حسن به ابوبكر اعتراض سلمان ابن ابي الحديدج 2 ص 27 كشاندن علي ( ع) براي بيعت امامت - علي - انتقاد و شكايت از خلفا
1 - شرح ابن ابي الحديدج 2 صفحه 721 و 722 كلام ابو جعفر علوي2 - خطبه شقشقيه
3 - مازلت مظلوما منذ قبض
4 - مازلت مستأثرا علي
5 - شرح ابن ابي الحديدج 2 ص 753 6 - داستان فقيه حنبلي و مردي كه از نجف آمده بود و اهانتهاي مردم را به خلفا ديده بود و فقيه گفت اينها را از خود علي آموخته اند . ابن ابي الحديدج 2 ص 754 7 - ايضا ابن ابي الحديد خطبه 22 جلد 1 صفحه 119 8 - ايضا ابن ابي الحديد خطبه 22 جلد 1 صفحه 119 انتقاد از قريش .
امامت - علي عليه السلام - مسائل خلافت
1 - سخن ابن ابي الحديد ذيل خطبه 2 ص 71 كه علي حق خود را به خاطر مصلحت مسلمين رها كرد .2 - داستان عمر و ابن عباس و اعتراف عمر به مظلوميت علي ابن ابي الحديدج 2 ص 27 و ص 303 - روايتي كه از اظهار نظر رسول خدا راجع به شيخين و علي عليه السلام نقل شده . [ همان كتاب ] ص 31 امامت - خلافت - ابي بكر :
و لبثكم و لست بخيركم ، اقيلوني ، ان ليشيطانا يعتريني مطاعن ابي بكر
1 - ابن ابي الحديدج 1 ص 85
2 - خطبه اول و خطبه دوم ابي بكر در زمان خلافت ابن ابي الحديدج 4 ص 231 3 - خلق و خوي ابوبكر كه تند بود ابن ابي الحديدج 4 ص 232 4 - مطاعن ابي بكر - ابن ابي الحديد ص 232 تا 262
خلافت و امامت :
علت كراهت صحابه علي رااحمد امين در يوم الاسلام ص 53 اقرار مي كند كه كره كثيرا من الصحابة ان يجمع بين النبوش و الخلافة ( رك ابن ابي الحديدج 1 ص 95 وج 2 ص 27 . علت دوم گريز مردم را از علي مي گويد : و لعلمهم بشدش علي في الحق و عدم تساهله
امامت - خلافت و جريانات سقيفه
رجوع [ شود به شرح ] ابن ابي الحديدج 1 صفحه 158 142 ذيل خطبه . 26 در آنجا داستان سقيفه و ممتنعين از بيعت و داستان معروف اينكه همكاري ابوبكر و عمر فقط سياسي بود و باطنا عمر مخالف ابوبكر بود و داستان اينكه عمر گفت بيعت ابي بكر فلته بود . داستان انكار عمر موت پيمبر را و اينكه سياسي بود نه حقيقي . . . و يك سلسله جريانات ديگر [ ذكر شده است . ] ايضا جلد 3 صفحه 57 ذيل خطبه 215 امامت - خلافت - نقش قريش
ابن ابي الحديدج 1 ص 97 ابن ابي الحديدج 2 ص 6 عمر به ارزش و اعتبار قريش تمسك مي كند ابن ابي الحديدج 2 ص 14 نزوع قبيله اي قريش ابن ابي الحديدج 18 و 23 حديث : الائمة من قريش ابن ابي الحديدج 4 ص 78 كلام اميرالمؤمنين در نامه به عقيل در شكايت از قريش ذيل نامه 36 ابن ابي الحديدج 1 ص 119 امامت - خلافت - نقش انصار ، پشيماني انصار از بيعت ، حمايت عليعليه السلام از انصار
1 - ابن ابي الحديدج 2 ص 3 : وصيت پيمبر درباره انصار
2 - ابن ابي الحديدج 2 ص 4 منا امير و منكم امير
3 - ابن ابي الحديدج 2 ص 7 پشيماني انصار از بيعت با ابوبكر4 - ابن ابي الحديدج 2 ص 8 بردن علي فاطمه را به خانه انصار5 - ابن ابي الحديدج 2 ص 13 اقرار زيد بن ارقم به فضل علي ( ع) 6 - ابن ابي الحديدج 2 ص 13 عامة المهاجرين و الانصار لا يشكون ان عليا صاحب الامر .
7 - ابن ابي الحديدج 2 ص 14 پشيماني انصار از بيعت نكردن با علي8 - ابن ابي الحديدج 2 ص 19 نعمان بن عجلان انصاري در اشعار خود تصريح 13 - ابن ابي الحديدج 2 ص 27 اقرار سعد بن عباده كه خلافت حق علي است.