مسئله عصمت - امامت و رهبری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امامت و رهبری - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اقع اسلام را تحقير مي كنيد . يك دستگاه فني كه به جايي فرستاده مي شود ، متخصصش هم بايد همراهش باشد . اگر كشوري مثل آمريكا يا شوروي يك ابزار فني مانند فانتوم يا ميگ را به كشوري كه مردمش با آن ابزار آشنا نيستند صادر مي كند ، براي اينكه مردم را با آن آشنا كند ، متخصص هم همراهش مي فرستد . البته در مورد امور ساده مثل پارچه نيازي به همراهي متخصص نيست . شما اسلام را كه از جانب خدا به مردم رسيده ، چگونه چيزي تلقي مي كنيد ؟ آيا آنرا به سادگي پارچه تلقي مي كنيدكه وقتي از كشوري به كشور ديگر صادر مي شود ، نيازي به همراهي متخصص و پارچه شناس با آن نيست ؟ يا آنرا به پيچيدگي يك ابزار فني تلقي مي كنيد كه هنگام صدور آن ، كارشناسي هم بايد همراهش باشد كه تا مدتي مردم را به آن آشنا كند ؟

امام يعني كارشناس امر دين ، كارشناسي حقيقي كه به گمان و اشتباه نيفتد و خطا برايش رخ ندهد . پيمبر اكرم اسلام را براي مردم آورده است . بايد لااقل براي مدتي كارشناساني الهي در ميان مردم باشند كه اسلام را به خوبي به مردم بشناسانند .

چنين شخصي را پيمبر اكرم براي مردم تعيين كرده است . علماي شيعه اين مطلب را با تعبير " لطف " بيان كرده اند يعني لطف الهي و مقصود اينست كه اين مسئله براي هدايت بشر مفيد است . چون راه بشر به سوي او بسته است ، لطف الهي ايجاب مي كند كه از آن سو عنايتي بشود ، همانطور كه در مورد نبوت مي گويند لطف . پس اين يك اصل از اصول شيعه كه تقريبا مي توان گفت دليل عقلي شيعه در باب امامت است.

مسئله عصمت

در اينجا مسئله عصمت پيش مي آيد . وقتي كه شيعه امام ( 1 ) را در چنين مقامي تلقي مي كند كه حافظ و نگهبان شريعت و مرجع مردم براي شناساندن اسلام است ، همانطور كه براي پيمبر
( ص )
عصمت قائل است ، براي او هم عصمت قائل است .

در مورد عصمت پيمبر هيچكس شبهه نمي كند و امر بسيار واضحي هم هست . اگر براي ما قطعي شود كه سخني را پيمبر اكرم فرموده ، در صحت آن شك نمي كنيم و مي گوئيم پس درست است . هيچوقت نمي گوئيم پيمبر در اينجا اشتباه كرده است .

كسي كه خدا او را براي هدايت مردم فرستاده در حاليكه مردم به هدايت الهي نياز داشته اند ، نمي تواند انساني جايز الخطا يا جايز المعصيه باشد . دو گونه خطاست : يكي اينكه عالما عامدا معصيت كند مثلا خدا به پيمبر دستور بدهد كه چنين بگو . بعد پيمبر ببيند مصلحت و منفعت خودش طوري ديگري اقتضا مي كند و آن سخن را به گونه اي ديگر براي مردم بگويد .

1 - بيشتر به جنبه ديني او نظر دارند . قبلا گفتم اينكه در عصر ما مسئله امامت را فورا مساوي با مسئله حكومت كه جنبه دنيايي قضيه است مي گيرند ، صحيح نيست در مسئله امامت بيشتر جنبه ديني آن مطرح است . اصلا بين مسئله امامت و مسئله حكومت به يك اعتبار نوعي عموم و خصوص من وجه است . امامت يك مسئله است و حكومت كه از شئون امامت است ، مسئله ديگري است

/ 75