امامت و رهبری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
پستي را از هيچيك از خلفا نمي پذيرد ، نه فرماندهي جنگ و نه حكومت يك استان و نه اماره الحاج و نه يك چيز ديگر از اين قبيل را . زيرا قبول يكي از اين پستها به معني صرف نظر كردن او از حق مسلم خويش استو به عبارت ديگر كاري بيش از همكاري و همگامي و حفظ وحدت اسلامي است . اما در عين حال كه خود پستي نمي پذير فت مانع نزديكان و خويشاوندان و يارانش در قبول آن پستها نمي گشت ، زيرا قبول آنها صرفا همكاري و همگامي استو به هيچ وجه امضاي خلافت تلقي نمي شود . سيره علي در اين زمينه خيلي دقيق است و نشانه متفاني بودن آن حضرت در راه هدفهاي اسلامي است . در حالي كه ديگران مي بريدند او وصل مي كرد ، آنها پاره مي كردند و او مي دوخت .ابو سفيان فرصت را متنم شمرد خواست از نارضائي او استفاده كند و انتقام خويش را به صورت خير خواهي و احترام به وصيت پيمبر به وسيله وصي پيمبر از پيمبر بگيرد ، اما قلب علي آگاهتر از اين بود كه گول ابوسفيانها را بخورد ، دست رد بر سينه اش زد و او را از خود راند . در هر زماني ابوسفيانها و حيي بن اخطبها در كارند . در عصر ما انگشت حيي بن اخطبها در بسياري از جريانات نمايان است . بر مسلمين و بالاخص شيعيان و مواليان علي عليه السلام است كه سيرت و سنت آن حضرت را در اين زمينه نصب العين خويش قرار دهند و فريب ابو سفيانها و حيي بن اخطبها را نخورند .