امامت مبتني بر اصل نياز به رهبري يك مقام معصوم و فوق خطاست .5 - مسئله ديگر شرائط و وسائل رهبري است ( مسئله ديگر اصول رهبري است )6 - مسئله ديگر هدف رهبري است .7 - مسئله ديگر انواع رهبري است .8 - در كتاب ديباچه اي بر رهبري صفحه 25 مي نويسد : " امروزه اطلاع بر مقدمات مهندسي انساني بر هر كس كه با انساني در همكاري با آنها و يا در رهبري آنها چه در خانه چه در مدرسه چه در كارخانه و چه در يك اداره حتي در سطحهاي بسيار كوچك سر و كار دارد اجتناب ناپذير است " .
( البته آن رهبريها ضمنا مرادف است با استثمار استاد شهيد ) .9 - حديث معروف كه در ورقه هاي سفر نقل كرده ايم از رسول خدا كه فرمود اگر دو نفر ( يا سه نفر ) در سفري بوديد يكي را به عنوان رئيس خود و مدير خود انتخاب كنيد نشان مي دهد اسلام نياز انسان را به رهبري و نظم تا چه اندازه اهميت مي دهد .1(*) - رابطه رهبري با قبول نظم و سازمان و تشكيلات و ايجاد روح انضباط .11 - علم رهبري و فن رهبري آموختني است مانند هر علم و فن ديگر .در كتاب ديباچه اي بر رهبري ص 25 مي گويد : " انسانها و رفتار و حيات روحي آنها داراي قوانين يا مكانيسمها و فعل و انفعالهاي اختصاصي اند . اگر بخواهيم با آنها كار كنيم بايد مكانيسم و قوانين حاكم بر رفتار آنها را بشناسيم . انسانها به مثابه صندوق رمزند ، گشودن كتاب روح و جلب همكاري آنها بيش از هر چيز آگاهي و ظرافت مي خواهد نه زور . قوانين رفتار انساني را بايد مانند قوانين فيزيك و شيمي و فيزيولوژي كشف كرد نه وضع . وضع پاره اي از مقررات براي رهبري رفتار انساني اگر منطبق با قوانين اصلي فطرت و رفتار انساني باشد در خور استقبال و هضم است.12 - در ص 29 از يك مدير وزارتخانه نقل مي كند : " تمام دستگاهها و وسائل ما نو و مدرن شده اندو لي متأسفانه انسانهاي ما همه فرسوده شده اند13 - عطف به نمره 4 و 11 : نياز به رهبري : ص 35 " امروز نياز به رهبري را تحت عنوان " مديريت " به طور عام و مديريت صنعتي ، بازرگاني ، هنري ، اداري و ير آن البا زير لواي " علوم اداري " تعبير و دسته بندي مي كنند . عصر ما را عصر مديريت مي نامند .
14 -قطع اين مرحله بي همرهي خضر مكن
ظلمات است بترس از خطر گمراهي
ظلمات است بترس از خطر گمراهي
ظلمات است بترس از خطر گمراهي
15 - هلك من ليس له حكيم يرشده و سفيه يعضده
15 - هلك من ليس له حكيم يرشده و سفيه يعضده
16 - اي بي خبر بكوش كه صاحب خبر شوي
در مكتب حقايق پيش اديب عشق
دست از مس وجود چو مردان ره بشوي
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
از پاي تا سرت همه نور خدا شود
گر در سرت هواي وصل است حافظا
بايد كه خاك درگه اهل هنر شوي
تا راهرو نباشي كي راهبر شوي
هان اي پسر بكوش كه روزي پدر شوي
تا كيمياي عشق بيابي و زر شوي
بالله كز آفتاب فلك خوبتر شوي
در راه ذوالجلال چوبي پا و سر شوي
بايد كه خاك درگه اهل هنر شوي
بايد كه خاك درگه اهل هنر شوي
18 - شرائط و وسائل رهبري . در ديباچه اي بر رهبري صفحه 45 تحت عنوان شناخت رهبري مي گويد : " رهبري ، داشتن قدرت و نقش خلاق در : الف - سازمان بخشي به نيروهاي متفرق انساني ، ب - حداكثر استفاده از آنها در نيل به هدفهاي دلخواه فردي يا مشترك اجتماعي است " .19 - آيه كريمه : فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظا ليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم و استفر لهم و شاورهم في الامر فاذا عزمت فتوكل علي الله ، نقش رهبري خلاق و فعال رسول اكرم را روشن مي كند.2(*) - داستان ابولبابه و توبه او ، داستان سه نفري كه تخلف كردند از تبوك و بعد به امر رسول خدا مورد بي اعتنايي قرار گرفتندو يكباره تك و تنها ماندند و به كوه پناه بردند . و علي الثلاثة الذين خلفوا حتي اذا ضاقت عليهم الارض بما رحبت و ضاقت عليهم انفسهم و ظنوا ان لا ملجأ من الله الا اليه . داستان سعد بن ربيع ، داستان
عبدالله جموع ، داستان ابوذر درباره جلب همكاري و علاقه افراد و نفرات كه در حد اعجاز است .21 - يكي از شرائط رهبري همگامي و فعاليت عملي بلكه پيشقدمي و پيشگامي است . اينجاست كه نيم كردار بيش از دو صد گفته اثر مي گذارد .22 - " ديباچه اي بر رهبري " صفحه 48 راجع به اهميت درك زمان و موقعيت در رهبري مي گويد : زمان در رهبري نقش اساسي را بازي مي كند ...زمان آگاهي يعني توجه به اينكه آيا هنگام و موقع رهبري فرا رسيده است يا نه لازمه هر رهبري موفقيت آميز است .23 - رسول اكرم رهبر يك پيام آسماني و يك جنبش الهي بود و حسين بن علي عليه السلام رهبر يك قيام انقلابي در داخل اسلام بود .رسول اكرم رهبري يك جامعه خواب آلود را به عنوان بيدار باشد آنها به عهده گرفت و حسين بن علي عليه السلام ب راي تصحيح مسير يك جامعه منحرف قيام كرد و هر دو نفر شايستگي و لياقت خود را در رهبري به نحو اعلي نشان دادند .رسول اكرم يك رسالت ، يك پيام ، يك ايدئولوژي را رهبري كرد و نيروهاي لازم را سازمان داد و به حركت آورد و پيامي آسماني را به جهانيان ابلا كرد و زنجيرهايي فكري و به دنبال آن زنجيرهايي اجتماعي را از هم گسست .اما حسين بن علي يك شورش و انقلاب مقدس را عليه ظلم و ستم ، و عليه تظاهر و ريا و درو و جوفروشي و گندم نمائي ، يك قيام امر به معروف و نهي از منكر را رهبري كرد ، يك قيام مصلحانه را رهبري كرد .24 - عطف به نمره 22 علي و زمان آگاهي و وقت شناسي . علي ( ع ) در جواب ابوسفيان فرمود : . . . افلح من نهض بجناح او استسلم فاراح . هذا ماء آجن و لقمة يص بها آكلها و مجتني الثمرش لير وقت ايناعها كالزارع بير ارضه .25 - يكي از شرائط رهبر ايمان و اعتماد به نفس و به عبارت ديگر ايمان به موفقيت است آنچنانكه رسول اكرم در روزهاي اول رسالت خود سخن از اطاعت روز و ايران بميان مي آورد و مورد تمسخر قريش و بني هاشم قرار مي گرفت . امن الرسول بما انزل اليه من ربه از جمله ما انزل است : هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله . . . امام حسين عليه السلام نيز به خود و قيام خود و نتيجه قيام خود ايمان و اطمينان داشت كه در اين راه به ابوهره از وي يا ديگري فرمود اينان مرا خواهند كشت اما بعد اذل من قوم امة يا فرام المرئة خواهند شد و در روز عاشورا گفت به قدر اينكه يك سوار اسبي را سوار شود [ و ] پائين آيد مهلت داريد
همچنانكه به اهل بيتش فرمود : . . . و اعلموا ان الله حافظكم و منجيكم .26 - راجع به شرايط رهبري رجوع شود به ورقه هاي " شرايط مصلح " و مخصوصا كلام اميرالمؤمنين عليه السلام : لا يقيم امر الله سبحانه الا من لا يصانع و لا يضارع و لا يتبع المطامع
  ; ( 1 ) .
1 - [ در ورقه هاي شرايط مصلح آمده است : ]