امامت و رهبری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امامت و رهبری - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چهارچوب ثابتي دارد كه نام آن اخلاق و يا قوانين كل شريعت است كه از آنها نمي تو ان تجاوز كرد ، به عبارت ديگر مداري دارد كه ثابت است و مراحلي دارد متير . هدايت و راهنمايي و رهبري انبياء در حدود مدارهاي كلي و ثابت است و هدايت و راهنمائي و رهبري بشري در حدود مسائل جزئي و متير .

مثلا قرآن راجع به جهاد دستور مي دهد كه با چه قومي در چه شرايطي به جنگ و در چه شرايطي با آنها در حال صلح باشيد . اين هدايت و رهنمائي انبياء است . اما اينكه در فلان زمان بالخصوص كه جنگي در آن شرايط صورت مي گيرد شخص معني رهبري كند لشكر را ، چه تجهيزاتي داشته باشندو از كجا و چه وقت حركت كنند و امثال اينها مربوط است به حركت در داخل مدار .

3 - گفتيم كلمه رهبر مرادف است با كلمه هادي . اكنون مي گوئيم ممكن است اشكال شود كه هدايت رهنمايي است نه رهبري . رهنمايي تنها جنبه آموزشي و تبليي دارد اما رهبري جنبه تحريك و سوق دادن و بردن و در راه انداختن دارد .

پس علاوه بر راهنمايي ، سامان دادن و سازمان دادن به قواي افراد و تحريك نيروها و انديشه ها و توليد شوق و ربت در آنها نيز داخل در مفهوم رهبري است . جواب اينست كه درست است ولي كلمه هدايت همانطور كه به معني رهنمايي به كار رفته است به معني رهبري و بلكه بالاتر به معني ايصال الي المطلوب نيز به كار رفته است

شايد كلمه سياقت و قيادت و امامت در مورد رهبري بيشتر صدق كند تا كلمه هدايت .

4 - مسئله ديگر مسئله نياز به رهبر و رهبري است كه اين بيت القصيده و زير بناي تعليمات انبياست . در مذهب شيعه مسئله
امامت مبتني بر اصل نياز به رهبري يك مقام معصوم و فوق خطاست .

5 - مسئله ديگر شرائط و وسائل رهبري است ( مسئله ديگر اصول رهبري است )

6 - مسئله ديگر هدف رهبري است .

7 - مسئله ديگر انواع رهبري است .

8 - در كتاب ديباچه اي بر رهبري صفحه 25 مي نويسد : " امروزه اطلاع بر مقدمات مهندسي انساني بر هر كس كه با انساني در همكاري با آنها و يا در رهبري آنها چه در خانه چه در مدرسه چه در كارخانه و چه در يك اداره حتي در سطحهاي بسيار كوچك سر و كار دارد اجتناب ناپذير است " .
( البته آن رهبريها ضمنا مرادف است با استثمار استاد شهيد ) .

9 - حديث معروف كه در ورقه هاي سفر نقل كرده ايم از رسول خدا كه فرمود اگر دو نفر ( يا سه نفر ) در سفري بوديد يكي را به عنوان رئيس خود و مدير خود انتخاب كنيد نشان مي دهد اسلام نياز انسان را به رهبري و نظم تا چه اندازه اهميت مي دهد .

1(*) - رابطه رهبري با قبول نظم و سازمان و تشكيلات و ايجاد روح انضباط .

11 - علم رهبري و فن رهبري آموختني است مانند هر علم و فن ديگر .

در كتاب ديباچه اي بر رهبري ص 25 مي گويد : " انسانها و رفتار و حيات روحي آنها داراي قوانين يا مكانيسمها و فعل و انفعالهاي اختصاصي اند . اگر بخواهيم با آنها كار كنيم بايد مكانيسم و قوانين حاكم بر رفتار آنها را بشناسيم . انسانها به مثابه صندوق رمزند ، گشودن كتاب روح و جلب همكاري آنها بيش از هر چيز آگاهي و ظرافت مي خواهد نه زور . قوانين رفتار انساني را بايد مانند قوانين فيزيك و شيمي و فيزيولوژي كشف كرد نه وضع . وضع پاره اي از مقررات براي رهبري رفتار انساني اگر منطبق با قوانين اصلي فطرت و رفتار انساني باشد در خور استقبال و هضم است.

12 - در ص 29 از يك مدير وزارتخانه نقل مي كند : " تمام دستگاهها و وسائل ما نو و مدرن شده اندو لي متأسفانه انسانهاي ما همه فرسوده شده اند

13 - عطف به نمره 4 و 11 : نياز به رهبري : ص 35 " امروز نياز به رهبري را تحت عنوان " مديريت " به طور عام و مديريت صنعتي ، بازرگاني ، هنري ، اداري و ير آن البا زير لواي " علوم اداري " تعبير و دسته بندي مي كنند . عصر ما را عصر مديريت مي نامند .




  • 14 -قطع اين مرحله بي همرهي خضر مكن
    ظلمات است بترس از خطر گمراهي



  • ظلمات است بترس از خطر گمراهي
    ظلمات است بترس از خطر گمراهي






  • 15 - هلك من ليس له حكيم يرشده و سفيه يعضده
    15 - هلك من ليس له حكيم يرشده و سفيه يعضده






  • 16 - اي بي خبر بكوش كه صاحب خبر شوي
    در مكتب حقايق پيش اديب عشق
    دست از مس وجود چو مردان ره بشوي
    گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
    از پاي تا سرت همه نور خدا شود
    گر در سرت هواي وصل است حافظا
    بايد كه خاك درگه اهل هنر شوي



  • تا راهرو نباشي كي راهبر شوي
    هان اي پسر بكوش كه روزي پدر شوي
    تا كيمياي عشق بيابي و زر شوي
    بالله كز آفتاب فلك خوبتر شوي
    در راه ذوالجلال چوبي پا و سر شوي
    بايد كه خاك درگه اهل هنر شوي
    بايد كه خاك درگه اهل هنر شوي



17 - افلاطون در شرائط رهبر مدعي است كه شهر ياران بايد فيلسوف باشند ، بايد عظمت شهرياري با شكوه فلسفي با هم در آميزد .

18 - شرائط و وسائل رهبري . در ديباچه اي بر رهبري صفحه 45 تحت عنوان شناخت رهبري مي گويد : " رهبري ، داشتن قدرت و نقش خلاق در : الف - سازمان بخشي به نيروهاي متفرق انساني ، ب - حداكثر استفاده از آنها در نيل به هدفهاي دلخواه فردي يا مشترك اجتماعي است " .

19 - آيه كريمه : فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظا ليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم و استفر لهم و شاورهم في الامر فاذا عزمت فتوكل علي الله ، نقش رهبري خلاق و فعال رسول اكرم را روشن مي كند.

2(*) - داستان ابولبابه و توبه او ، داستان سه نفري كه تخلف كردند از تبوك و بعد به امر رسول خدا مورد بي اعتنايي قرار گرفتندو يكباره تك و تنها ماندند و به كوه پناه بردند . و علي الثلاثة الذين خلفوا حتي اذا ضاقت عليهم الارض بما رحبت و ضاقت عليهم انفسهم و ظنوا ان لا ملجأ من الله الا اليه . داستان سعد بن ربيع ، داستان
عبدالله جموع ، داستان ابوذر درباره جلب همكاري و علاقه افراد و نفرات كه در حد اعجاز است .

21 - يكي از شرائط رهبري همگامي و فعاليت عملي بلكه پيشقدمي و پيشگامي است . اينجاست كه نيم كردار بيش از دو صد گفته اثر مي گذارد .

22 - " ديباچه اي بر رهبري " صفحه 48 راجع به اهميت درك زمان و موقعيت در رهبري مي گويد : زمان در رهبري نقش اساسي را بازي مي كند ...

زمان آگاهي يعني توجه به اينكه آيا هنگام و موقع رهبري فرا رسيده است يا نه لازمه هر رهبري موفقيت آميز است .

23 - رسول اكرم رهبر يك پيام آسماني و يك جنبش الهي بود و حسين بن علي عليه السلام رهبر يك قيام انقلابي در داخل اسلام بود .

رسول اكرم رهبري يك جامعه خواب آلود را به عنوان بيدار باشد آنها به عهده گرفت و حسين بن علي عليه السلام ب راي تصحيح مسير يك جامعه منحرف قيام كرد و هر دو نفر شايستگي و لياقت خود را در رهبري به نحو اعلي نشان دادند .

رسول اكرم يك رسالت ، يك پيام ، يك ايدئولوژي را رهبري كرد و نيروهاي لازم را سازمان داد و به حركت آورد و پيامي آسماني را به جهانيان ابلا كرد و زنجيرهايي فكري و به دنبال آن زنجيرهايي اجتماعي را از هم گسست .

اما حسين بن علي يك شورش و انقلاب مقدس را عليه ظلم و ستم ، و عليه تظاهر و ريا و درو و جوفروشي و گندم نمائي ، يك قيام امر به معروف و نهي از منكر را رهبري كرد ، يك قيام مصلحانه را رهبري كرد .

24 - عطف به نمره 22 علي و زمان آگاهي و وقت شناسي .

علي ( ع ) در جواب ابوسفيان فرمود : . . . افلح من نهض بجناح او استسلم فاراح . هذا ماء آجن و لقمة يص بها آكلها و مجتني الثمرش لير وقت ايناعها كالزارع بير ارضه .

25 - يكي از شرائط رهبر ايمان و اعتماد به نفس و به عبارت ديگر ايمان به موفقيت است آنچنانكه رسول اكرم در روزهاي اول رسالت خود سخن از اطاعت روز و ايران بميان مي آورد و مورد تمسخر قريش و بني هاشم قرار مي گرفت .

امن الرسول بما انزل اليه من ربه از جمله ما انزل است : هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله . . . امام حسين عليه السلام نيز به خود و قيام خود و نتيجه قيام خود ايمان و اطمينان داشت كه در اين راه به ابوهره از وي يا ديگري فرمود اينان مرا خواهند كشت اما بعد اذل من قوم امة يا فرام المرئة خواهند شد و در روز عاشورا گفت به قدر اينكه يك سوار اسبي را سوار شود [ و ] پائين آيد مهلت داريد
همچنانكه به اهل بيتش فرمود : . . . و اعلموا ان الله حافظكم و منجيكم .

26 - راجع به شرايط رهبري رجوع شود به ورقه هاي " شرايط مصلح " و مخصوصا كلام اميرالمؤمنين عليه السلام : لا يقيم امر الله سبحانه الا من لا يصانع و لا يضارع و لا يتبع المطامع
  ; ( 1 ) .

1 - [ در ورقه هاي شرايط مصلح آمده است : ]

/ 75