امامت و رهبری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
گاهي مصانعه در مقابل اجتماع و به صورت بهره برداري از نقطه ضعف اجتماع و نه مبارزه با آن [ است ] . و حتي تابع احساسات عمومي بودن خود نوعي مصانعه است مثل دست بوسي و يره و مثل حساسيتهاي بي مورد اجتماع در عنصري ، مثل حساسيت فوق العاده در مسائل تشيع و تسنن . داستان مرحوم ميرزا محمد ارباب . آيه قرآن كه مي فرمايد : يا قوم لقد ابلتكم رسالة ربي و نصحت لكم و لكن لا تحبون الناصحين اشعار به اين مطلب دارد . سفيان ثوري مي گويد : اذا رأيتم العالم كثير الاصدقاء فاعلموا انه مخلط لانه ان نطق بالحق ابضوه . ابوذر گفت : لم يترك الامر بالمعروف و النهي عن المنكر لي صديقا . جمله مولي : و لا تخالطوني بالمصانعة و لا تكلموني بما تكلم به
الجبابرش نشان مي دهد كه ميل به تملق شنيدن و حتي ميل به القاب و عناوين مطنطن و بالاخره براي اينگونه امور حساب باز كردن ، نوعي مصانعه است و چنين كساني توفيق نمي يابند . جمله مولي : القوي عندي ضعيف حتي آخذ الحق منه يعني اهل مصانعه نيستم . در جريان معاويه و پيشنهادهائي كه به مولي راجع به سازش با معاويه مي شود زياد كلمه مصانعه به چشم مي خورد . جمله لا يضارع يعني نمونه از قوم فاسد خود نباشد ، پاك باشد ، مصداق : و ير تقي يأمر الناس بالتقي ، طبيب يداوي الناس و هو عليل
نباشد ، مصداق اريد ان اداوي بكم و انتم دائي لي الشوكة بالشوكة
  ; نباشد . رطب خورده منع رطب كي كند . من نصب نفسه للناس اماما
فليبدأ . . . اما لا يتبع المطامع : الطمع رق مؤبد ، يعني آزادگي و تصميم ، سرعت در اخذ تصميم ( عدم ترديد و دو دلي ) شهامت اقدام ( هراس نداشتن از عواقب احتمالي آن ) ، سرعت اقدام ، پيش بيني اقدامات احتياطي در صورت شكست ، ظرفيت تحمل انتقاد ، ظرفيت تحمل عقائد مخالف ، شهامت قبول مسئوليت و عواقب شكست ، تقسيم مناسب كار با نيروي انساني ، تفويض اختيار درخور توانايي افراد ، چشمداشت مسئوليت به نسبت تفويض اختيارات
( 1 ) ، سازمان بخشي ، اشتياق در كسب اطلاعات تازه و مربوط به كار خود ، درشتي در عين نرمي و شكوه در عين درويشي ، علاقه به تشويق و اصرار به آن ، اصرار در پرورش استعدادهاي زير دستان ، توجه به مسائل و مشكلات عاطفي افراد ، احساس شادي از موفقيت ديگران .درباره شرايط منفي مي گويد : " فقدان اعتماد به نفس ، ترديد و شكاكي در اخذ تصميم ، هراس از عواقب احتمالي هر اقدام ( در مقابل شهامت اقدام ) ، دست و پا گم كردن در برابر پيشامدهاي ناگهاني ، عدم تحمل انتقاد و عقايد مخالف ، فقدان شكيبايي براي نيل به مقصود ، عقده رياست و قبضه گري داشتن ، از همه اطاعت