امامت و رهبری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امامت و رهبری - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اگر بنا شود انسان حافظه را مانند يك انبار بداند كه بدون هيچ ترتيب و نظم و حسابي هي بايد مطالعه كرد و روانه و سرازير به انبار حافظه كرد هيچ حافظه اي چندان مفيد نخواهد بود . ولي اگر انسان حافظه خود را اداره كند ، رهبري كند ، با روش و متد از آن بهره برداري كند ، آنرا مانند كتابخانه اي منظم قرار دهد كه قفسه هاي كتاب به تناسب موضوعات و قطع كتابها منظم شده است و كتابها رديف چيده اند نه اينكه هر كتابي پهلوي هر كتابي قرار گرفته و كتابها رويهم ريخته شده، آنوقت خوب مي تواند از آن استفاده كند.

افرادي كه كتابهاي متفرقه بي ترتيب مطالعه مي كنند ، امروز كتابي تاريخي ، فردا كتابي روانشناسي ، پس فردا كتابي سياسي ، روز ديگر كتابي ديني ، هرگز استفاده نمي كنند . روش صحيح و متد صحيح در مطالعه اينست كه اولا انسان آگاهانه كتاب مورد مطالعه خود را به حسب نيازمنديهاي شخصي خود انتخاب كندو مطالعه را در اختيار تصادف قرار ندهد كه كتابي به دستم افتاد و مطالعه كردم ، ثانيا در مطالعه آنرا به حافظه بسپارد به مفهوم واقعي سپردن يعني مطالب كتاب را بعد از مطالعه از حافظه بخواهد ببيند تحويل گرفته يا خير . ثالثا براي اينكه مطالب خوب به حافظه سپرده شود كافي نيست
يك بار مطالعه ولو آنكه حافظه خيلي قوي و نيرومند باشد . حداقل دوبار مطالعه پشت سرهم براي يك حافظه قوي و بيش از دو بار براي حافظه هاي ضعيفتر پشت سرهم لازم است . رابعا بايد موضوعي باشد يعني هر چندي يك بار موضوعي را براي تفكر انتخاب كند و در اطراف آن يك سلسله مطالعات انجام دهد ، كتابهاي مربوطه را انتخاب كند ، فكر كند ، يادداشت كند ، خلاصه و نتيجه مطالعات خود را بنويسد ، آنوقت آن خلاصه و نتيجه را در يكي از
قفسه هاي حافظه بگذارد . آنوقت است كه حد اكثر بهره برداري را از حافظه كرده است ، آنوقت است كه مي توان گفت از نظر شخصي در يك قسمت از نيروهاي شخصي تحت اختيار خود استعداد رهبري و مديريت دارد .

جمله معروف اميرالمؤمنين كه در نهج البلاه است : ان هذه القلوب تمل كما تمل الا بدان فابتوا لها طرائف الحكم بيان نوعي متد و مديريت در مطالعه و تفكر است . مثال ديگر در رهبري و مديريت شخصي مديريت تمايلات و احساسات است .

اينجاست كه بايد بگوئيم آدم احساساتي كه نمي تواند احساسات خود را اداره كند به اندازه آدم شهوتران از نظر مديريت و شخصيت انساني ناقص است . اساسا شخصيت جز قوه مديريت ، مخصوصا مديريت خود چيزي نيست

انساني كه بر تمايلات خواب و خوراك خود و بر زبان خود و بر چشم و گوش خود و بر دامن و شهوت خود مسلط نيست و آنها را تحت تسلط و مديريت خود نياورده است ، انسان به معني واقعي نيست . البته همانطور كه در مقاله ولائها و ولايتها گفته ايم كار تسلط و ولايت تصرف انسان و در حقيقت كار مديريت انسان گاهي مي رسد به آنجا كه مالك قوه خيال و تداعي معاني و انديشه خود مي شود كه به قول مولوي :




  • مالك انديشه ام مملوك ني
    چونكه بنا مالك آمد بر بني



  • چونكه بنا مالك آمد بر بني
    چونكه بنا مالك آمد بر بني



و گاهي بدانجا مي رسد كه خلع بدن مي كند و يا اينكه هر گونه تصرفي در بدن خود مي كند ، و اگر برسد به مرحله تصرف در جهان خارج ، ديگر از ما نحن فيه كه بحث در مديريت نفس است خارج است . انسان حتي در عبادات بايد رعايت مديريت نفس را بكند .

حديث معروف رسول خدا خطاب به جابر درباره حفظ نشاط عبادت كه : و لا تبض الي نفسك عبادش الله فان العنت لا ارضا قطع و لا ظهرا ابقي . راجع به مديريت افراد ديگر ، عصر امروز آنچنان براي آن اهميت قائل است كه به قول آقاي دكتر ابوطالب مهندس عصر ما را عصر مديريت مي نامند .

اين توجه و اهتمام مبتني بر چند چيز است : الف - سرمايه انساني هر اجتماعي بزرگترين سرمايه آن است . اينكه علي عليه السلام علم را بر مال ترجيح مي دهد ، چون علم نيروئي انساني و سرمايه اي انساني است ولي ثروت ، نيرو و سرمايه اي است ير انساني .

با فقدان اين سرمايه انساني آن سرمايه ير انساني بلاست ولي با فقدان سرمايه ير انساني ، به وسيله آن سرمايه انساني مي توان آنرا تحصيل كرد و در اختيار گرفت . همچنانكه امروز مي بينيم ملت جاهل ولي ثروتمند يعني داراي بزرگترين منابع زير زميني مثل ايران ( 1 ) و سعودي در مقابل ملتهاي عالم و فاقدان منابع خاضع و خاشعند . آنها از سرمايه اينها بهره برداري مي كنند .
در حديث است : الناس معادن كمعادن الذهب و الفضة .

ب - اين سرمايه هاي انساني يعني انسانها نيازمند به مديريت و رهبري و اكتشاف و استخراج هستند همچنانكه في المثل نفت نيازمند به اكتشاف و استخراج و تصفيه و بهره برداري است . بشر بر عكس حيوانات كه مجهز به نيروي خود كار ريزه اند ، فاقد ريزه است و در هدايت نيازمند به تحصيل و اكتساب و به

1 - [ بايد توجه داشت كه اين يادداشتها قبل از انقلاب اسلامي نوشته شده است ] .

/ 75