تفسیر نمونه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نمونه - جلد 1

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتگوى با پروردگار بهره‏مند مى‏شدند مؤمنان نيز در آن جهان به آن مفتخر مى‏شوند، چه لذتى از اين برتر؟

بعلاوه خدا نظر لطف به آنها مى‏كند و با آب عفو و رحمتش آنها را مى‏شويد و پاك و پاكيزه مى‏كند چه نعمتى از اين بالاتر؟

بديهى است سخن گفتن خداوند با بندگان، مفهومش اين نيست كه خدا زبان دارد و جسم است بلكه او با قدرت بى‏پايانش امواج صوتى را در فضا مى‏آفريند به گونه‏اى كه قابل درك و شنيدن باشد (همانگونه كه در وادى طور با موسى سخن گفت) و يا از طريق الهام و با زبان دل با بندگان خاصش سخن مى‏گويد.

به هر حال اين لطف بزرگ پروردگار و اين لذت بى‏نظير معنوى براى بندگان پاكدلى است كه زبان حقگو دارند و مردم را به حقائق آشنا مى‏كنند، بر سر پيمان خود ايستاده‏اند و حق‏طلبى را هرگز فداى منافع مادى نمى‏كنند.

در اينجا سؤالى پيش مى‏آيد كه از پاره‏اى از آيات قرآن استفاده مى‏شود كه خدا در قيامت با بعضى از مجرمان و كافران نيز سخن مى‏گويد، مانند قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ:" برويد و گم شويد در آتش دوزخ و ديگر با من سخن مگوييد" (آيه 108- مؤمنون).

اين سخن را خداوند به گنهكارانى مى‏گويد كه درخواست خلاصى از آتش دوزخ مى‏كنند، و مى‏گويند:" خداوندا ما را از آن خارج كن و اگر بار ديگر باز گشتيم ستمگريم".

در سوره" جاثيه" آيه 30 و 31 نيز نظير اين گفتگو از سوى خداوند با مجرمان مشاهده مى‏شود.

پاسخ اين است كه منظور از سخن گفتن در آيات مورد بحث سخن از روى لطف و احترام و محبت خاص است، نه سخنى كه به عنوان بى‏مهرى و تحقير و طرد و مجازات باشد كه اين خود يكى از دردناكترين كيفرها است.

/ 667