جالب توجه اينكه: عصر جاهليت يك عصر طلايى از نظر ادبيات بود، همان اعراب باديهنشين، همان پا برهنهها و نيمه وحشىها با تمام محروميتهاى اقتصادى و اجتماعى دلهايى سرشار از ذوق ادبى و سخن سنجى داشتند، به طورى كه امروز، اشعارى كه يادگار آن دوران طلايى است، از اصيلترين و پرمايهترين اشعار عرب محسوب مىشود، و ذخائر گرانبهايى براى علاقمندان ادبيات عربى اصيل است، اين خود بهترين دليل براى نبوغ ادبى و ذوق سخنپرورى اعراب در آن دوران مىباشد.عربها در زمان جاهليت يك بازار بزرگ سال به نام" بازار عكاظ" داشتند كه در عين حال يك" مجمع مهم ادبى" و كنگره سياسى و قضايى نيز محسوب مىباشد.در اين بازار علاوه بر فعاليتهاى اقتصادى عاليترين نمونههاى نظم و نثر عربى از طرف شعراء و سخنسرايان توانا، در اين كنگره بزرگ عرضه مىگرديد، و بهترين آنها به عنوان" شعر سال" انتخاب مىشد كه هفت قطعه (يا ده قطعه) آن به نام" سبعه" يا" عشره معلقه" معروف است، و البته موفقيت در اين مسابقه بزرگ ادبى افتخار بزرگى براى سراينده آن شعر و قبيلهاش بود.