ترجمه الغدیر جلد 12
لطفا منتظر باشید ...
و از ابن جريح نقل شده: كه مردى در راه مدينه سر كشيد شرابى را كه براى عمر بن خطاب آماده كرده بودند پس مست شد پس عمر او را واگذاشت تا از مستى درآمد پس او را شلاق و حد شراب زد سپس آنرا با آب ممزوج كرد و از آن آشاميد.
و از ابى رافع روايت شده: كه عمر بن خطاب... گفت هر گاه از تندى باده و شراب ترسيديد آنرا بسبب آب فرو نشانيد و بشكنيد نسائى در سننش ج 8 ص 326 نقل كرده و آنرا از ادله كسانى شمرده كه نوشيدن مسكر را مباح ميدانند.
م- وقاضى ابو يوسف در كتاب الاثار ص 226 از طريق ابى حنيفه از ابراهيم ابى عمران كوفى تابعى نقل كرده گويد: كه عمر بن خطاب.0 مرد مستى را گرفت پس خواس تكه براى او راه فرارى قرار دهدپس ممكن نشد چونكه مستى بر او غالب شده بود، پس گفت او را حبس كنيد و وقتى بهبودى يافت و مستى او برطرف شداو را بزنيد سپس بقيه مشروب او را گرفت و چشيد و گفت: اوه اين شراب مردها را بيخود ميكند سپس آبى در آن ريخت و آنرا ملايم كرد و خود نوشيد وباصحابش هم نوشانيد و گفت: اين چنين كنيد بشرايتان هر گاه شيطانش بر شما غالب شد.
و عجيب و شگفت آميز شلاق زدن كسيستكه از ظرف عمر آشاميده و مست شده است بجهت اينكه اواگر نميدانست كه در ظرف و كوزه مسكر است و نوشيد پس بر او حدى و عقوبتى نيست چنانچه ابو عمر در"العلم"ج 2 ص 86 نقل كرده و در صفحه348 از خود خليفه: كه حدى نيست مگر براى كسيكه آنرا دانسته، و اگر ميدانسته كه در ظرف و قدح خليفه شرابست پس بدرستيكه براى او در سر كشيدن و نوشيدن آن تاسى و تقليد بخليفه است و فرق بين آن دو اينست كه آنمرد را مست نمود چون معتاد نبود و خليفه را مست نكرد براى آنكه معتاد بان بود پس مثل اينكه مدار نزد خليفه در حلال بودن مشروبات و حد زدن بر آن بر مست شدن و نشدن بنسبت بشخص هر نوشنده است و از آن خبر ميدهد گفته او: مشروب آنستكه عقل را زايل كند وحد و مجازات و حرام بودن بطور مطلق براى هر مست كننده ئيست و اگرچه نزديك شود صفتى مستى بمانعى از خصوصيات مزاجها يا دركم نوشيدن پس صفت مستى مربوط بمشروب فقط است نه بشار و نوشنده و دلالت ميكند بر اين احاديث صحيح بسيارى بر اينكه شراب اندكى كه مستى نياورد از آنچه زيادش مست كننده است حرام است مانند قول آنحضرت صلى الله عليه و آله من نهى ميكنم شما را از كم آنچه كه زيادش مست ميكند.
و قول آنحضرت صلى الله عليه و آله از طريق جابر و پسر عمر وپسر عمرو: هر چه كه زيادش مستى مياورد پس قليل و كم او حرام است. " ما اسكره كثيره فقليله حرام " ابو داود در سننش ج 8 ص 129 و احمد در مسندش ج 2 ص 167 و ج 3ص 343 و ترمذى در صحيحش ج 1 ص 342 و ابن ماجه در سننش ج 2 ص 332 و نسائى در سننش ج 8 ص 300 و بيهقى در سننش ج8 ص 296 و بغوى در مصابيح السنه ج 2 ص 67 و خطيب در تاريخ بغداد ج 3 ص 327 آنرا نقل نموده اند.
و قول آنحضرت صلى الله عليه و آله: " كل مسكر حرام و ما اسكر منه الفرق فمل الكف منه حرام " هر مست كننده اى حرام است و هر سطلى كه گنجايش 16 رطل داشته باشد و توليد مستى كند پس كف دستى از آنهم حرام است.
و در لفظ ديگر: هر چه كه سطل بزرگى از آن توليد مستى كند پس جرعه اى از آنهم حرام است.
ابو داود در سننش ج 2 ص 130 و ترمذى در صحيحش ج 1 ص 342 و بيهقى در سننش ج 8 ص 294 و بغوى در مصابيح السنه ج 2 ص 67 و خطيب بغدادى در تاريخ بغداد ج 6 ص 229 و ابن اثيردر جامع الاصول چنانچه در التيسير ج 2 ص 173 آنرا نقل نموده اند.
و از سعد روايت شده كه: پيامبر صلى الله عليه و آله نهى فرمود از قليل هر چه زيادش مستى مياورد، آنرا نسائى در سننش ج 8 ص 301 نقل كرده است.
و سندى در شرح سنن نسائى گويد: هر چه كه مستى حاصل ميكند بزياد نوشيدن آن پس قليل آن و كثير كم و زيادش حرام است هر چند كه قليلش مسكر نباشد و مستى نياورد و جمهور و عموم علماء اين را گرفته و بر آن اعتماد است نزد علماء حنفى ما.