ترجمه الغدیر جلد 12

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 12

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرا آموخت وگرنه يك حرف هم نخوانم و نياموزم ماداميكه زنده باشم گفت: بلكه بياموز مردم را.

و در لفظى: پس ابى گفت: قسم بخدا اى عمر تو ميدانى كه من حاضر ميشدم و شما غايب بوديد و من خوانده ميشدم و شما ممنوع و محجوب بوديد و چنين ميكنى با من قسم بخدا كه اگر دوست دارى من ملازم منزلم بشوم و با هيچكس بچيزى سخن نگويم.

4 - از ابن مجلز گويد: بدرستيكه ابى بن كعب قرائت كرد " من الذين استحق عليهم الاوليان " از آن دو نفريكه مستحق مال ايشان شده اند، پس عمر گفت: دروغ گفتى، ابى گفت: تو دروغگوترى، پس مردى گفت: تكذيب ميكنى امير مومنان را گفت: من سخت ترم براى بزرگداشت مقام امير مومنان از تو، و ليكن او را تكذيب كردم در تصديق كتاب خدا و تصديق نكردم رهبر مسلمين را درتكذيب كتاب خدا، پس عمر گفت: راست گفت.

5 - از خرشه بن حر گفت: عمر بن خطاب با من لوح و صفحه
صفحه اى ديد كه در آن نوشته بود: " اذا نودى للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الى ذكر الله " هر گاه اعلان و اذان نماز روز جمعه شد پس كوشش كنيد بسوى ذكر خدا، پس گفت: كى براى تو املا كرد و نوشت اين را، گفتم: ابى بن كعب، گفت: بدرستيكه ابى قارى تر و خواناتر ما بنسوخ است خواند آنرا "فامضوا الى ذكر الله" برويد بسوى ذكر خدا.

از عبد الله بن عمر رسيده كه گويد: نشنيدم از عمر هرگز كه بخواند آنرا مگر "فامضوا الى ذكر الله" از ابراهيم نقل شده كه گفت: بعمر گفتند: كه ابى بن كعب ميخواند "فاسعوا الى ذكر الله"، عمر گفت: ابى داناتر ماست بمنسوخ ميخواند "فامضوا الى ذكر الله".

ابو عبيده نقل كرده آنرا در فضائل قرانش و سعيد بن منصور و ابن ابى شيبه و ابن المنذر و ابن انبارى در مصاحف و عبد الرزاق و شافعى و قربانى عبد بن حيمد و ابن جرير و ابن ابى حاتم و بيهقى در سنن چنانچه در الدر المنثور ج 6 ص 219 و كنز العمال ج 1 ص 285 ياد شده.

6 - از بجاله حكايت شده گويد: عمر بن خطاب عبور كرد بجوانيكه در قرآنى ميخواند: " النبى اولى بالمومنين من انفسهم و ازواجه امهاتهم " پيامبر سزاوارتراست بمومنين از خودشان و همسران او مادران ايشانست و او پدر است براى آنها، پس عمر
گفت: اى جوان اين را پاك كن، گفت: اين قران ابى است، پس رفت پيش او و سئوال كرد از او پس ابى باو گفت: پيامبر خدا مرا سرگرم و مشغول بقران ميكرد، و تو رادست زدن در بازاها و دلالى كردن مشغول ميكرد و تند شد بر عمر.

/ 169