زبانه هاى آتش - زندگانی سیاسی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی سیاسی امام علی (ع) - نسخه متنی

علی علامه حائری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زبانه هاى آتش


طلحه با صدها كنيز زيبا و غلامان خوش سيما و نيرومند و مزارع فراوان و كاخهاى متعدد در بصره، فلسطين، مدينه و با داشتن ثروت سرشار كه از اندازه بيرون است مى خواهد بر سفره ى رنگين زندگانى راحت و فراخ خود، قدرت بيفزايد آن هم قدرت حكومت، قدرت خلافت بر سرزمين پهناور اسلام.

او مى خواهد همراه ثروت و تجمل خود، اميرالمومنين شود و بدانچه كتاب خداست و سنت فرستاده ى خدا مى باشد فرمان دهد و بر كاخ سر به فلك كشيده بنشيند و براى مردم رنجيده اى كه در ميان شنهاى سوزان زندگى مى كنند و علفهاى خشك صحرا را در شكمهاى خود و فرزندانشان جاى مى دهند و سد جوع مى كنند دادستان باشد و دادگستر شود.

طلحه در روزگار عمر همه شب خواب خلافت مى ديد و همه روز در روياى آن به سر مى برد تا جايى پيش رفت كه عده اى را با خود همراه كرد تا بعد از عمر، خلافت او را پذيرا شوند و عمر هم تا حدودى به اين تلاشها واقف بود.

معلوم نشد هنگامى كه ابولوءلوء موفق شد ضربه هاى مهلك خود را بر پيكر عمر وارد آورد و او را به بستر مرگ روانه كند طلحه كجا بود؟

چرا رابطه ى طلحه با مغيره بن شعبه مالك ابولوءلوء بررسى نشد. مغيره در بالين عمر - وى را ترغيب كرد كه فرزند خويش عبدالله را به جانشينى خود وصيت كند - چرا هيچ كس
از مغيره نپرسيد كه مسئوليت او در اين ماجرا چه اندازه است و چگونه است كه قريش مغيره را به بالين عمر آوردند و برائت گرفتند.

آيا مى توانيم بگوييم كه طلحه در توطئه قتل عمر دست داشت و زمان اجراى برنامه را مى دانست و براى اين كه در مظان اتهام واقع نشود قبل از اجراى برنامه از مدينه خارج شد؟

طلحه كه براى خلافت آرام نداشت از زمان بيمارى مشرف به موت عمر و همچنين در مدت سه روزى كه اعضاى شوراى خلافت مشغول گفتگو و مشورت براى انتخاب خليفه بودند در خارج از مدينه به سر مى برد و خبرى از او به دست نيامد.

با اين كه وضع زندگى طلحه طورى بود كه در هر مسافرت اهل خانه اش را از مقصد خود باخبر مى كرد چه شد كه اين بار، با داشتن اسبها و شترهاى تيزرو و غلامان چابك سوار، كسى نرفت و طلحه را خبر نكرد كه به عضويت شوراى خلافت انتخاب شده است و قابل باور نيست كه كسى به سوى طلحه نرفته باشد و او را از وقايعى كه در مدينه رخ داده، خبر نكرده باشد.

مردم شهرهاى دور و نزديك و اعراب صحرانشين به سوى مدينه روان شدند ولى نمى توان قبول كرد كه طلحه از آنچه در مدينه اتفاق افتاده بى خبر است و معلوم نبود چرا قافله هايى كه به مدينه وارد مى شدند خبرى از طلحه نداشتند و چرا وى براى شركت در شوراى خلافت به فوريت به مدينه مراجعت نكرد.

اما همين كه خليفه انتخاب شد و مردم با او بيعت كردند، شب آن روز از سفر مراجعت كرد و به مدينه وارد شد و خود، به عثمان دست بيعت داد.

تاريخ در اين مورد خاموش است، چگونه مى توان باور كرد طلحه اى كه به فتنه و فساد دلخوش بود و از تكبر و نخوت بهره ى فراوان داشت به كار خلافت بى تفاوت بوده است، بلكه درست آن است كه طلحه در توطئه قتل عمر دست اندركار بوده و از ترس آشكار شدن نقشه هاى پشت پرده از آمدن به مدينه و بالاخره از حضور در شوراى خلافت مسامحه كرد.

به نظر مى رسد كه در اين مساله بررسى و تحليل نشده و تاريخ بدون توجه، از آن گذشته است.
در بررسى قتل عثمان به اين نتيجه مى رسيم كه طلحه و يارانش نقشه ى كشتن عثمان را با

/ 63