برنامه حكومت على - زندگانی سیاسی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی سیاسی امام علی (ع) - نسخه متنی

علی علامه حائری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برنامه حكومت على


اميرالمومنين از پله هاى منبر پيامبر ''ص'' بالا مى رود و در ميان دريايى از مردم برنامه حكومت خود را بيان مى كند و مى فرمايد:

- برنامه من كتاب خداست كه بر بنده و برگزيده او محمد ''ص''

براى هدايت بشر فروفرستاده شد.

- نيك و بد در آن خيال آشكار است كه اگر راه خدا و رسولش را پيش گيريم بى شك

رستگار و به سوى بهشت خواهيم بود .

- پايه هاى دين بر واجبات آن استوار است كه همه بايد آن را انجام دهند .

- در كتاب خدا همه چيز معلوم است ، عيب و نقصى در آن راه ندارد و لغزشى در آن يافت نمى شود . آنچه حلال و حرام گرديده عدالت است ، بايد با وجدانى پاك و آگاه بدان احترام گذاريم .

- يگانه پرستى و حقوق و آزاديهاى مسلمانان به هم مرتبط است و مسلمان كسى است كه به حقوق و آزاديهاى برادران خود احترام بگذارد و تعدى و تجاوز ننمايد و همه كس در همه جا از دست و زبان او آسوده باشد .

- هيچ كس حق ندارد منافع شخصى را بر مصالح عمومى برترى دهد ، جان و مال و شرف و ناموس اشخاص مصون از هرگونه تعدى و تعرض است مگر آنچه به موجب فرمان خدا اجراى آن واجب گرديده و كيفر شمرده شده است .

- آنچه مربوط به حقوق عمومى مى باشد همه بايد يكسان از آن برخوردار شوند و بدانند كه دير يا زود همه از اين جهان مى رويم و در رستاخيز آنچه بدان كرديم بايد پاسخگو باشيم ولى اين بدان معنى نيست كه آنچه مربوط به حكومت است از آن روگردان باشيد .

آنان كه به وظائف قانونى خود پشت كنند به عدالت سپرده مى شوند تا در آن روز كه همگى به يكباره وارد مى شويم سبك بار باشند .

- اجراى مقررات الهى به دنيا و آخرت شما سود مى رساند و اگر از آن دورى كنيد بى شك به عذاب گرفتار خواهيد شد .

پس به سوى خدا و كتاب او بشتابيد و واجبات را به جا آوريد كه احترام مسلمانان و عظمت اسلام در آن است . [ از خطبه هاى 15 و 16 نهج البلاغه و سخنان على ص 32 و 35 . ]

- اگر اموالى بيابم كه به ناحق گرفته و به خلاف قوانين الهى به افرادى بخشيده شده باشد ، اگر چه آنها را به كابين زنان درآورده يا با آنها كنيزانى خريدارى كرده باشند بى درنگ به بيت المال يا به صاحبانش رد خواهم كرد .

- در حكومت من چيزى جز عدالت راه ندارد ، من مى دانم كه توده ، مردم بيش از هر وقت به عدالت و انصاف نياز دارند .
- من خود را ملزم مى دانم كه حقوق بيچارگان و ستمديدگان را باز ستانم و همواره پناهگاهى براى آنان باشم .

- اوضاع سياسى و اقتصادى كشور و امور مسلمانان به علت بليه ى تبعيض و ملاحظات خويشاوندى سخت آشفته و ظلمانى شده است .

- طبقات ممتاز كه در آغاز بعثت وجود داشتند ، هم اكنون با نام و مشخصات ديگرى در جامعه ى كنونى ما به وجود آمده است كه لازم است بى چون و چرا ، همه يكسان و برادر و برابر باشند .

- مصالح اجتماعى اقتضا دارد كه زيربناى اقتصادى جامعه اسلامى دگرگون شود و نظم اقتصادى نويى متناسب با جامعه توحيدى برقرار گردد .

براى تحقق اين مقصود شايسته آن است كه نظامات اجتماعى زير و رو شود و تقوى تنها وسيله امتيازات اجتماعى گردد و به آنچه غير از عدالت و تقوى مى باشد پشت پا زده شود .

- به اشرافيت خاتمه داده خواهد شد و آنان كه آرامش خاطر را در خداپرستى و ديندارى و تقوى جستجو مى كنند زمام كارها را به دست خواهند گرفت .

- من ترجيح مى دهم كه ستمكاران رنجيده شوند و آنچه در دل دارند از زبان بيرون اندازند ، براى من مساله اى كه اهميت دارد آن است كه مستمندان آن قدر به اجراى عدالت اميدوار باشند كه يك دل شكسته هم ترميم شود .

- من به آنچه موجب آزردگى صاحبان زر و زور مى شود وقعى نمى گذارم ، زيرا در حكومت من همه چيز در ترازوى عدل و داد سنجيده مى شود و به آنان كه از عدالت من آزرده خاطر مى شوند اهميت نمى دهم .

- به تقوى روى آوريد و آنان كه تقوى را خواستار هستند همچون افرادى مى باشند كه بر شتران آرام سوارند و مهار آنها را در دست دارند كه مى توانند به آرامى و آسودگى به بهشت خود برسند .

- تقوى و پرهيزكارى راه حق و گناه راه باطل است ، آنان كه باطل را انتخاب مى كنند و دنبال هرج و مرج هستند و افسارگسيختگى را دامن مى زنند بايد بدانند كه به كسى اجازه داده نمى شود كه واپس گرايى را پيشه سازد و اوضاع را به زمان جاهليت برگرداند و بدعت هايى را به وجود آورد .
- به آنان كه به سبب مصاحبت با رسول خدا براى خود امتيازى قائلند و مى گويند كه در راه اسلام زحمات فوق العاده كشيده اند اخطار مى كنم كه من منكر فضيلت و سابقه ى خدمت آنها نيستم اينها چيزهايى است كه خداوند بدان اجر و پاداش خواهد داد و اين بدان معنى نيست كه ميان آنها و ديگران فرق بگذاريم .

- در سازمان حكومت من هيچ كس به هيچ عنوان جز به تقوى بر ديگرى برترى و امتيازى ندارد ، حكمران و ملت هر دو برابرند و مانند دو كفه ترازوى حساس هستند كه هيچ تفاوتى با يكديگر ندارند و درست مساوى يكديگرند .

هرگز فراموش نكنيد كه من و شما و همه كائنات بندگان و موجودات ضعيف خداونديم و تنها خداوند توانا و مهربان است كه سزاوار ستايش مى باشد . [ از خطبه هاى 15 و 16 نهج البلاغه و سخنان على ص 32 و 35. ]

آرى ،

در حكومت على '' ع '' انسان برده و انسان برده دار آزاد و برابرند و تقوى تنها وسيله ى برترى و امتياز است .

ما چيزى به نام برده ى انسان و انسان برده نمى شناسيم و به اين گونه امتيازات طبقاتى وقعى نمى گذاريم ، همه در برابر خدا و اجراى احكام الهى برابرند و فقط يك امتياز وجود دارد كه آن هم تقوى است :

/ 63