نكوهش -تفرقه - پند نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نكوهش -تفرقه
ازامام علي ع نقل شده فرمودسه گاو نربزرگ كه يكي سياه وديگري سفيدوسومي سرخ رنگ بود،درعلفزاري باهم با كمال اتحادمي چريدند،درآن علفزارشيري وجودداشت كه هرگزقادرنبودبه آن سه گاوآسيبي برساند،تنااينكه شيرنقشه ايجادتفرقه بين آنهاراكشيد،نخست به گاوسياه وسرخ گفت كسي نميتواندازحال مادراين علفزارخرم مطلع شودمگراز ناحيه گاوسفيد،زيراسفيدي رنگ اوازدورپيدااست ،ولي رنگ من مانندرنگ شماتيره وپنهان است ،اگربگذاريدبه اوحمله كنم واورابخورم ،پس ازاو اين علفزاربراي ماسه موجودباقي ميماند .گاوسياه وسرخ ،نصيحت شيررا پذيرفتند،شيربه گاوسفيدحمله كردواورادريدوخورد .چندروزديگركه شير گرسنه شده بود،محرمانه به گاوسرخ گفت رنگ من وتوهمسان است ،بگذارسياه رابخورم واين سرزمين پرعلف براي من وتوكه همرنگ هستيم باقي ميماند .گاو سرخ اغفال شدواجازه داد،شيردرفرصت مناسبي به گاوسياه حمه لكردواورا دريدوخورد .پس ازچندروزي باكمال صراحت به گاوسرخ گفت تورانيزخواهم خورد،روزموعودفرارسيد،شيربه گاوسرخ روكردوگفت حتماتوراميدرم و ميخورم ،گاوسرخ گفت به من مهلت بده تاسخني راسه باربلندبگويم بعدمرا بخور،شيربه اومهلت داد .گاوسرخ فريادزدآهاي چرندگان ازخواب غفلت بيدارشويدمن درهمان روزكه گاوسفيدخورده شد،خورده شدم .يعني همان هنگام كه براثرهواپرستي وغفلت ،بين ماايجادتفرقه شد،سنگ زيرين سقوطما پايه گذاري گرديد،وامورزدشمن ازآن استفاده كردوضربه نهائي خودرابرمن واردساخت .برنتابم يك تنه باسه نفرپس ببرمشان نخست ازيكديگرهر يكي رازان دگرتنهاكنم چونكه تنهاشدزبانش بركنم /قصص توجيهيه ص 33 .