شعور-حيوانات - پند نسخه متنی

شعور-حيوانات

شخصي سواربراستب خود عبورميكردتابه نهري كه درآن آب جاري بود،رسيدهرچه كرد،اسب ازآب ردنشد،ازاسب پياده شدوپاچه هاي خودرابالازدوبه ميان آب رفت و دريافت كه عمق آب بيشترازنيم مترنيست ،افساراسب راكشيد،اسب حركت نكرد،باميخ طويله هرچه به پشت وشكم اسب زدكه ازآن آب بگذرد،اسب حركت نكرد،هرچه فكركرد،فكرش درموردحركت دادن اسب ،به جائي نرسيد، همچنان تلاش ميكردكه باضربه وفشار،اسب راازنهرردكند،ولي اسب به پيش نميرفت ،دراين هنگام شخصي ازدورپيداشدوبه جلوآمدووقتي جريان را فهميد،به صاحب اسب گفت من يك پيشنهادميكنم كه اگربه آن عمل كني ،اسب ازنهرميگذرد؟پيشنهادمن اين است كه آب راباگل وخاك ،گل آلودكن ، آنگاه اسب ازنهرردميشود .

اوهمين كارراكرد،اسب براحتي ازنهرگذشت .

تعجب كنان ازپيشنهادكننده پرسيدرازاين موضوع چيست ؟پيشنهادكننده گفت وقتي كه آب ،صاف بود،اسب عكس خودرادرآب ميديد،براي خودننگ ميدانست كه پايش راروي خودش بگذارد،ازاينروحركت نميكرد،ولي هنگامي كه آب گل آلودشد،ديگرخودرانديدتادراوخودبيني به وجودآيدوتوقف كند .