1. مستحبّ است بعد از نماز طواف، حمد و ثناى خداوند را به جا آورد و بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و خاندانش(عليهم السلام) صلوات بفرستد;2. از خداوند عالم تقاضاى استجابت دعا كند و بگويد:«اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي. اَلْحَمْدُ للهِ بِمَحـامِدِهِ كُلِّها عَلى نَعْمائِهِ كُلِّها حَتىّ يَنْتَهِيَ الْحَمْدُ إلى ما يُحِبُّ وَ يَرْضى، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تَقَبَّلْ مِنِّي وَ طَهِّرْ قَلْبِي وَزَكِّ عَمَلِي».و در روايت[91] ديگرى است كه بگويد:«اَللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِطاعَتِي إيَّاكَ وَ طاعَةِ رَسُولِكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ اَللَّهُمَّ جَنِّبْنِي أنْ أتَعَدّى حُدُوْدَكَ وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ يُحِبُّكَ وَ يُحِبُّ رَسُولَكَ وَ مَلائِكَتَكَ وَ عِبادَكَ الصّالِحينَ»;3. در بعضى روايات[92] است كه حضرت صادق(عليه السلام) بعد از نماز طواف به سجده رفته، چنين مى گفت:«سَجَدَ لَكَ وَجْهِي تَعَبُّداً وَ رِقّاً لا إلهَ إلاّ أنْتَ حَقّاً حَقّاً اَلأوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْء وَالاْخِرُ بَعْدَ كُلِّ شَيْء وَ ها أنَا ذا بَيْنَ يَدَيْكَ ناصِيَتِي بَيَدِكَ فاغْفِرْلي إنَّهُ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ فَاغْفِرْ لِي فإنِّي مُقِرٌّ بذُنُوْبِي عَلى نَفْسِي وَ لا يَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعَظِيْمَ غَيْرُكَ».گفته شده بعد از سجده، روى مبارك آن حضرت از گريه چنان بود كه گويا در آب فرو رفته باشد;4. بعد از فراغت از نماز طواف و پيش از سعى، مستحبّ است نزد چاه زمزم رفته، از آب آن بخورد و به سر و پشت و شكم خود بريزد و بگويد:«اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ كُلِّ داء وَ سُقْم».[93] پس از آن به طرف حجرالاسود و از آنجا به طرف صفا برود.
سعى بين صفا و مروه
(مسئله 631) واجب است محرم بعد از نماز طواف، بين دو كوه صفا و مروه سعى كند; بدين نحو كه از صفا به مروه برود و از مروه به صفا برگردد و سعى بين دو كوه بايد احراز شود، و اين عمل در حج و عمره مفرده نيز واجب است.(مسئله 632) سعى نيز مانند طواف از عبادات است و بايد آن را به قصد قربت و با خلوص نيّت براى اطاعت فرمان خداى تعالى به جا آورد; و اگر كسى به قصد ريا يا مقاصد ديگر آن را به جا بياورد، باطل است.(مسئله 633) در سعى بايد نيّت كند كه براى عمره تمتّع است يا عمره مفرده يا حجّ تمتّع.(مسئله 634) سعى نيز همانند طواف يكى از اركان عمره و حج است، پس اگر عمداً آن را ترك كند تا زمانى كه تدارك آن ممكن نباشد، عمره و حجِ او باطل است، هر چند از روى ندانستن مسئله باشد.(مسئله 635) اگر سعى را فراموش كند، هر وقت يادش آمد بايد آن را به جا آورد. و اگر برگشتن به مكه براى او حَرَج و مشقّت دارد، بايد براى خود نايب بگيرد تا سعى را به جاى او به جا آورد، و عمره و حجِ او صحيح است.(مسئله 636) واجب است سعى بين صفا و مروه هفت مرتبه باشد و هر مرتبه را يك شوط گويند; «به اين معنى كه از صفا به مروه رفتن يك شوط است و از مروه به صفا برگشتن نيز يك شوط».(مسئله 637) در سعى واجب است اول از صفا شروع كند و بايد دور هفتم به مروه ختم شود، و اگر از مروه شروع كند، هر وقت فهميد بايد اعاده كند، و اگر در بين سعى بفهمد، بايد از سر بگيرد و از صفا شروع كند.(مسئله 638) بنا بر احتياء در سعى بايد از اول كوه صفا از پايين آن شروع كند و تا اولين جزء كوه مروه ادامه دهد و به همان نحو كه متعارف است، باشد، و احتياط و دقت زياد كه پاشنه پاى خود را به كوه برساند نه تنها لازم نيست بلكه ممكن است نامطلوب هم باشد.(مسئله 639) واجب است رفت و برگشت بين صفا و مروه، از راه متعارف باشد و اگر از داخل مسجدالحرام يا از راه ديگر به طرف مروه برود كافى نيست و سعيش باطل است، ولى لازم نيست كه رفت و برگشت در يك خط مستقيم باشد.(مسئله 640) در سعى بين صفا و مروه جايز است شخص سواره ـ مثلاً با ويلچر ـ سعى كند، چه در حال اختيار و چه با عذر; ليكن پياده سعى كردن، افضل است.(مسئله 641) طهارت از حَدَث و خَبث در سعى معتبر نيست، گرچه احوط مراعات طهارت از حَدَث است. پس زنهاى حائض كه براى طواف و نماز نايب مى گيرند، بايد سعى را خودشان انجام دهند، چون محلِ سعى جزء مسجد نيست; و اگر براى انجام سعى به جهت ازدحام از مسجدالحرام عبور كنند، سعى آنان صحيح است، هرچند گناه كرده اند.(مسئله 642) واجب است شخص سعى را بعد از طواف و نماز آن به جا آورد، و اگر عمداً پيش از آنها به جا آورد، بايد بعد از طواف و نماز آن را اعاده كند، و اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسئله سعى را بر طواف مقدم بدارد، چنانچه از مكه خارج گشته، عدم لزوم اعاده خالى از وجه نمى باشد هر چند احتياط مستحب در اعاده سعى مى باشد، اما اگر از مكه خارج نگشته لزوم اعاده سعى، خالى از وجه نمى باشد بلكه اقوى اعاده است.(مسئله 643) اگر مسير بين صفا و مروه را چند طبقه كنند، پس سعى هر طبقه اى كه ميان دو كوه واقع شده، سعى نمودن از هر طبقه جايز است و چنانچه بين دو كوه بودن معلوم نباشد، سعى اشكال دارد.(مسئله 644) لازم است شخص در وقت رفتن به طرف مروه، متوجه مروه باشد و وقت رفتن به طرف صفا، متوجه صفا باشد، پس اگر عقب عقب برود يا پهلوى خود را به طرف صفا يا مروه كند و راه برود، سعى او باطل است و بايد آن مقدار را تدارك كند، مگر اينكه محلِ آن گذشته باشد، كه در اين صورت سعى او اشكال دارد و احتياط در اِتمام و اعاده است، گرچه از سرگرفتن بدون اِتمام كافى و راحت تر است.(مسئله 645) نگاه كردن در هنگام سعى به طرف چپ و راست، بلكه گاهى به پشت سر اشكال ندارد.(س 646) آيا موالات در تمام اشواط سعى، معتبر است يا اختصاص به بعض دارد؟ ج ـ در سعى، موالات معتبر نيست، ليكن فاصله زياد انداختن بين اشواط مطلوب نمى باشد.(مسئله 647) جهت استراحت و رفع خستگى، نشستن يا خوابيدن در صفا يا مروه جايز است، و همين طور جايز است نشستن يا خوابيدن بين آنها براى رفع خستگى يا براى خوردن آب، و لازم نيست فرد عذرى داشته باشد، بنا بر اقوى.(مسئله 648) تأخير در سعى پس از طواف و نماز آن، براى رفع خستگى يا تخفيف گرمى هوا جايز است، و جايز است شخص بدون عذر آن را تا شب تأخير بيندازد، گرچه احتياط در به تأخير نينداختن است.(مسئله 649) تأخير در سعى بدون عذر تا روز بعد جايز نيست، و اگر در آن تأخير انداخت، اعاده طواف و نماز لازم نيست.(مسئله 650) اگر بيمارى را به دوش بگيرد تا او را سعى دهد و براى خودش نيز نيّت سعى نمايد، سعى هر دو صحيح است.(مسئله 651) اگر كسى به هيچ گونه حتى سواره نتواند سعى را به جا آورد، بايد نايب بگيرد تا سعى را به جاى او انجام دهد و بعد خودش تقصير كند و عمره و حجّش صحيح است.