(مسئله 101 )در نايب، چند شرط لازم است:1. بالغ باشد، بنا بر احتياط واجب. پس نايب شدن غير بالغ در حج، كافى نيست;2. عاقل باشد;3. ايمان داشته باشد; يعنى نايب علاوه بر اعتقاد به خدا و نبوّت و معاد، شيعه اثنى عشرى هم باشد. پس، هم در اصل نيابت حج و هم در ساير اعمال ـ غير از ذبح ـ ايمان شرط صحّت است;4. مورد وثوق باشد; يعنى اطمينان داشته باشيم كه اعمال حج را انجام مى دهد. و امّا بعد از اجراى اعمال توسط نايب، لازم نيست به صحّت آن اطمينان داشته باشيم و در صورت شكّ كردن در صحّت و عدم آن، حكم به صحّت مى شود و مجزى از منوب عنه است، هر چند قبل از عمل، شك داشته باشيم;5. آشنايى و شناخت نايب، نسبت به افعال و احكام حج، هرچند با ارشاد و راهنمايى كسى در حال انجام اعمال باشد;6. نايب در آن سال، حجِ واجب برعهده نداشته باشد;7. معذور در ترك برخى از اعمال حج نباشد.(مسئله 102 )در منوب عنه، يعنى كسى كه به نيابت او حج به جا مى آورند، دو شرط معتبر است.الف ـ منوب عنه فوت شده باشد;ب ـ اگر زنده است، حج بر او مستقرّ شده باشد ولى به علت مرضى كه اميد خوب شدن در آن نيست يا به جهت پيرى نتواند به حج برود; امّا نيابت از زنده در حجِ استحبابى مانعى ندارد.(مسئله 103 ) در منوب عنه بلوغ و عقل معتبر نيست، بنابراين، اگر شخصى در وقتى كه عاقل بوده مستطيع شده و حج بر او واجب و مستقرّ گشته و سپس پيش از انجام آن ديوانه شده و از دنيا رفته، و يا اميد بهبودى در او نمى باشد، واجب است در اين صورت از مال او برايش نايب بگيرند تا حجّش را به جا آورد.(مسئله 104 ) لازم نيست نايب همجنس منوبٌ عنه باشد، پس نايب شدن مرد براى زن و زن براى مرد مانعى ندارد. «فربّ امرئة افقه من رجل ».[18] (مسئله 105 ) نايب شدن صَرورَه، «يعنى كسى كه تاكنون حج به جا نياورده»، مانعى ندارد.(مسئله 106 )نايب بايد در عمل قصد نيابت نمايد و منوبٌ عنه را در نيّت تعيين كند، ولو اجمالاً، و لازم نيست اسم منوبٌ عنه را ذكر كند، بلكه چنانچه نيّت كند آنچه بر عهده منوب عنه است انجام دهد، صحيح است، گرچه تعيين منوبٌ عنه مستحب است.(س 107 )نايبى در احرام عمره تمتّع، بعد از اينكه وارد مكّه شد، شك مى كند كه نيّت نيابت كرده يا نه، آيا بايد به ميقات برگردد و مجدّداً به نيابت مُحرم شود، يا حج براى خودش حساب مى شود و ديگر نمى تواند نايب باشد؟ ج ـ در نيّت خطور لازم نيست، اگر انگيزه او در حال احرام نيابت بوده، عمل را به نيابت انجام دهد، و اگر در داعى و انگيزه هم شك دارد، بايد اعمال را به نيّت اجمالى (همان نيّت در احرام) اتمام كند، و در نيابت به آن اكتفا نمى شود.(مسئله 108 )ذمّه منوبٌ عنه فارغ نمى شود، مگر به اينكه نايب، اعمال را به طور صحيح انجام دهد.(مسئله 109 ) اگر نايب بعد از احرام و دخول به حرم بميرد، از منوبٌ عنه مجزى است، و همچنين اگر بعد از احرام و قبل از دخول در حرم بميرد نيز مجزى است.(مسئله 110 )اگر نايب پس از احرام و دخول در حرم بميرد مجزى از منوب عنه مى باشد و مستحق تمام اجرت است، و همچنين اگر بعد از احرام و قبل از دخول در حرم بميرد، مستحق تمام اجرت است و مجزى هم مى باشد.(مسئله 111 )لباس احرام و پول قربانى در حج نيابى بر عهده نايب است، مگر در صورتى كه شرط شده باشد كه منوبٌ عنه بدهد و همچنين اگر نايب موجبات كفّاره را انجام دهد، كفّاره بر عهده خود اوست نه منوبٌ عنه.(مسئله 112 )نايب در طواف نساء بايد قصد منوبٌ عنه نمايد و احتياط استحبابى آن است كه به قصد مافى الذّمة به جا آورد، و اگر نايب طواف نساء را صحيح انجام ندهد، زن بر او حلال نمى شود، كما اينكه حج منوب عنه هنوز تمام نشده و بايد طواف نساء آورده شود تا حج او تمام شود.(مسئله 113 )اگر نايب در حج تمتع تصادفاً وقت او ضيق شد، بايد به حج اِفراد عدول كند و مجزى از منوب عنه مى باشد.(مسئله 114 )در حجِ واجب، نيابت يك نفر از چند نفر در يك سال جايز نيست، ولى عمره مفرده استحبابى و طواف استحبابى را مى توان به نيابت از چند نفر انجام داد، ليكن بايد توجه داشت كه همه اعمال عمره مستحبى حتى طواف نساء را هم بايد براى همان چند نفر باشد و نمى تواند بعضى از آن اعمال را براى بعضى و بعض ديگر را براى ديگران قرار دهد.(مسئله 115 )كسى كه حج بر او مستقرّ شده، يعنى در سال اول استطاعت، به حج نرفته، اگر به واسطه بيمارى يا پيرى، قدرت رفتن ندارد، يا رفتن براى او حَرَج و مشقّت دارد، واجب است نايب بگيرد، در صورتى كه اميد خوب شدن و قدرت پيدا كردن نداشته باشد، و به احتياط واجب بايد فوراً نايب بگيرد.(مسئله 116 )بعد از آنكه نايب عمل را به جا مى آورد، حج از معذور ساقط مى شود و لازم نيست خودش حج به جا آورد، اگر چه عذرش بر طرف شود; امّا اگر قبل از اتمام حجِ نايب، عذر بر طرف شود، «چه قبل از احرام يا بعد از احرام»، بايد خودش حج به جا آورد.(مسئله 117 )كسى كه مستطيع است و حَجّة الاسلام بر او واجب شده و انجام نداده است، چه سال اول استطاعت او باشد و چه از قبل حج بر او واجب و مستقرّ شده باشد، جايز نيست از ديگرى نيابت كند و اگر نيابت كند، آن حج باطل است، چه عالم به حكم باشد يا نباشد.(مسئله 118 ) چنانچه كسى اجير شد كه شخصاً حج به جا آورد، نمى تواند بدون اجازه مستأجر، ديگرى را براى اين حج اجير كند.(مسئله 119 ) همچنان كه نيابت به تبرّع و اجاره صحيح است به جُعاله هم صحيح مى باشد.(مسئله 120 ) كسانى كه نيابتاً به حج مى روند و قبلاً براى خودشان حجّة الاسلام نياورده اند بايد براى خودشان بعد از تمام شدن اعمال، عمره مفرده به جا آورند، چون استطاعت نسبت به آن را دارند گرچه رجوع به كفايت را نداشته باشند.(مسئله 121 )كسى كه براى حجِ تمتّع اجير شده، مى تواند براى طواف يا ذبح يا سعى يا عمره مفرده بعد از عملِ حج، اجير ديگرى شود، چنان كه مى تواند براى خودش طواف و عمره مفرده به جا آورد. اين حكم در صورتى است كه نايب قبلاً حجِ واجب خود را انجام داده باشد و يا اينكه استطاعت عمره براى او حاصل نشده باشد، ليكن بايد دانست كه به طور متعارف براى نايب، استطاعت عمره تحقّق پيدا مى كند.(مسئله 122 )كسى كه از بعض اعمال حج عذر داشته باشد و نتواند اعمال اختيارى حج را انجام دهد، در صورتى كه معذور بودنش از قبل بوده يا علم به آن داشته، نمى تواند نايب شود.(مسئله 123 ) اگر نايب از قرائت صحيح معذور باشد در صورت اجير شدن، كفايت از منوبٌ عنه نمى كند و بايد پول را برگرداند، مگر در صورتى كه از طرف صاحب پول مجاز در نايب گرفتن باشد، غير از ذبح كه نايب مى تواند به ديگرى نيابت دهد.(مسئله 124 )براى كسانى كه در حال اجير شدن از معذورين نبوده اند و بعد از قبول نيابت و عقد اجاره در موقع انجام اعمال يا قبل از محرم شدن جزو معذورين شده اند، صحّت نيابت و كفايت از حج منوب عنه خالى از وجه نيست.(مسئله 125 ) نيابت كسى كه نمى تواند تلبيه يا قرائت نماز را به شكل صحيح ادا نمايد، صحيح نيست، بنابراين، فرزندى كه قرائتش صحيح نيست اگر از طرف پدرش به حج برود، حجّش باطل است، هر چند پدر به او وصيّت كرده باشد.