و بدجايگاهى براى رفتن است (126) و هنگامى كه ابراهيم پايه هاى خانه را بالا مى برد و اسماعيل هم (مى گفتند) پروردگار از ما بپذير كه همانا تويى شنوا و دانا (127) پروردگار ما را دو تسليم شونده براى خود قرار بده و از نسل ما امتى تسليم شونده بر تو قرار بده و احكام حج را به ما نشان بده و توبه ما را بپذير همانا تو بسيار توبه پذير و بخشايشگرى (128) پروردگارا در ميان آنها و از خود آنها پيامبرى مبعوث گردان كه آيات تو را بر آنان تلاوت كند و به آنها كتاب و حكمت بياموزد و آنها را پاك نمايد همانا تو عزيز و حكيمى (129)
نكات ادبى
1 ـ مثابه محل بازگشت، اصل آن مثوبه بر وزن مفعله بوده فتحه واو به ما قبل داده شد و واو قلب به الف گرديد. 2 ـ طواف دور چيزى گشتن ، يكى از اركان حج. هفت شوط يك طواف محسوب مى شود. 3 ـ عاكف مجاور ومقيم كه در حال عبادت باشد. 4 ـ ركّع جمع راكع و سجّد جمع ساجد است. 5 ـ من آمن بدل است از اهله و محل آن نصب است. 6 ـ قواعد جمع قاعده به معناى پايه است. 7 ـ اسلام به معناى تسليم و خضوع است و به دين اسلام هم از اين جهت اطلاق شده كه پذيرش اين دين در واقع تسليم شدن در برابر خداست. 8 ـ مناسك احكام عبادت و بخصوص احكام حج را مى گويند از نسك مشتق است كه به معناى ذبح گوسفند است گويا عبادتهاى قديم همراه با ذبح بوده همانگونه كه اعمال حج همراه با ذبح وقربانى كردن است.تفسير و توضيح
آيه (125) و اذجعلنا البيت مثابة... : يكى از ويژگيهاى حضرت ابراهيم كه او را در ميان پيامبران ممتاز مى سازد ساختن كعبه و يا به تعبير درست تر تجديد بناى كعبه اين حرم امن و خانه مقدس خداوند است. در اين آيه به دو خصوصيت از خصوصيات كعبه اشاره مى كند: يكى اينكه اين خانه پناهگاه و محل تجمع مردم است.دوم اينكه اين خانه يك خانه امن براى مردم و نيز حيوانات است. حرم مكه كه خانه كعبه در آن قرار گرفته است از جانب خدا محل امن اعلام شده است حتى اگر كسى كه بايد حد بر او جارى شود به حرم مكه كه خانه كعبه در آن قرار گرفته است از جانب خدا محل امن اعلام شده است حتى اگر كسى كه بايد حد بر او جارى شود به حرم مكه پناهنده شود، كسى حق ندارد تا وقتى كه در حرم است به او حد جارى كند. بلكه بايد آنقدر صبر كنند تا از حرم بيرون بيايد و آنگاه حد الهى را جارى كنند و حتى حيوانات هم در حرم امنيت دارند و شكار در داخل حرم مكه ممنوع است. پس از بيان اين دو ويژگى براى حرم الهى، خطاب مى رسد كه مقام ابراهيم را محل نماز قرار بدهيد. احتمال دارد كه منظور از مقام ابراهيم ، تمام مسجدالحرام باشد كه محل رفت و آمد و ايستادن ابراهيم بود ولى ظاهر اين است كه منظور از آن همان محل مخصوصى است كه اكنون در چند مترى كعبه مشخص شده و به مقام ابراهيم مشهور است و منظور از اين نماز، نماز طواف است كه بايد طواف كننده در پشت مقام ابراهيم دو ركعت نماز بخواند. در محلى كه اكنون به مقام ابراهيم مشهور است سنگى وجود دارد كه اثر پايى بر آن ديده مى شود گويا اين اثر پا مربوط به حضرت ابراهيم است و اين سنگ ، جاى پاى ابراهيم و يادآور خاطره آن حضرت است.به دنبال ذكرى كه از خانه خدا به ميان آمد، در پايان اين آيه مى فرمايد: ما به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجودكنندگان پاك و پاكيزه كنيد. منظور از عاكفان همان مجاوران ساكنان مكه هستند و منظور از ركوع و سجود كنندگان نمازگزاران در مسجدالحرام هستند و شايد بتوان گفت:
اين چهار صفت براى چهار گروه نيست بلكه براى بيان حالتهاى مختلف زائر خانه خداست و او چون مشغول طواف مى شود طائف است و چون در مسجد به تماشاى كعبه مى نشيند عاكف است و چون مشغول نماز مى شود راكع و ساجد است. اينكه خداوند به ابراهيم و اسماعيل دستور مى دهد كه خانه را پاك كنند، منظور از آن هر نوع پاكى است كه شايسته اين خانه الهى است و شامل پاكى از نجاسات و كثافات و پليديهاى ظاهرى و هم شامل پاكسازى اين خانه از بت و بت پرستى و پليديهاى باطنى است و آنها مأموريت داشتند كه خانه را هم از كثافتهاى ظاهرى پاك كنند و هم از قذارتهاى معنوى بپالايند و آنها چنين كردند هر چند كه بعدها در طول زمان بار ديگر خانه خدا با لوث وجود بتها آلوده شد و بتهاى زيادى بر ديوارهاى آن نصب كردند تا اينكه فرزند خلف ابراهيم، حضرت محمد (ص) در فتح مكه خانه خدا را از پليدى بتها پاكسازى نمود. آيه (126) و اذقال ابراهيم ربّ اجعل ... : همچنان سخن از كعبه و خصوصيات آن است. در اين آيه از ابراهيم نقل مى كند كه او درباره شهر مكه دعا كرد و از خداوند دو تا درخواست نمود: يكى اينكه خداوند اين شهر را محل امن قرار بدهد بدانگونه كه در فراز قبلى گفته شد. دوم اينكه خداوند، آن گروه از مردم مكه را كه ايمان به خدا و قيامت دارند، از ميوه ها برخوردار سازد. توجه كنيم كه در آيه قبلى، خداوند اعلام كرد كه بيت خود را يعنى فقط كعبه را محل امن قرار داد. و در اينجا ابراهيم از خدا درخواست مى كند نه تنها كعبه بلكه تمام شهر را محل امن قرار بدهد و نيز از خدا مى خواهد كه ساكنان مؤمن و خداشناس اين شهر را از لحاظ وفور نعمت در رفاه و آسايش قرار بدهد و دعاى ابراهيم مستجاب مى شود و خداوند مى فرمايد: آن گروه از ساكنان شهر كه كافر باشند بهره اندكى از زندگى خواهند داشت و سرانجام به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد كه بدجايگاهى است. با اينكه مكه يك سرزمين خشك و بى آب است و آن را كوههاى بلندى در آغوش گرفته و هيچ گونه زراعتى در آن امكان ندارد، ولى از بركت دعاى حضرت ابراهيم، مكه در طول تاريخ خود همواره مركز مهم تجارت بوده و كالاهاى فراوان و ميوه ها و غذاهاى گوناگونى از شهرهاى ديگر به اين شهر آورده مى شد و با وجود اينكه اين شهر هيچ گونه محصولى از خود نداشت، به وفور نعمت شهرت يافته و هم اكنون نيز ميوه و غذا و كالاهاى مصرفى، به فراوانى در مكه وجود دارد. آيه (127-129) و اذ يرفع ابراهيم القواعد... : هر چند كه كعبه را براى اولين بار حضرت آدم ساخت ولى با گذشت زمان و بخصوص در طوفان نوح، اين خانه ويران شده بود و تنها آثار اندكى از آن برجاى مانده بود. تا اينكه حضرت ابراهيم همسر خود هاجر و فرزند خود اسماعيل را از سرزمين شام به اين محل آورد و در كنار خانه ويران شده و متروك كعبه رها ساخت و خود به شام برگشت و پس از سالها دورى از خانواده بار ديگر به آنجا آمد و اسماعيل را ديد كه جوان برومندى شده است. در اين حال ابراهيم از جانب خداوند مأموريت يافت كه با كمك اسماعيل جوان خانه كعبه را تجديد بنا كند و او اين فرمان را عملى كرد و پدر و پسر به كمك همديگر ديوارهاى آن خانه را بالا بردند و حجرالاسود را در محل كنونى آن نصب كردند. در اين آيه ، به تجديد بناى كعبه و بيت خدا به وسيله ابراهيم و اسماعيل اشارت رفته و اضافه شده است كه ابراهيم و اسماعيل به هنگام بالا بردن پايه هاى كعبه همواره خدا را ياد مى كردند و از او پنج تا در خواست داشتند: اول اينكه خداوند عمل آنها را مورد قبول خود قرار بدهد، آنها مى گفتند: خدايا عمل ما را بپذير كه تو شنوا و دانا هستى آنها كارشان را از روى اخلاص و فقط براى خدا انجام مى دادند ولذا انتظار داشتند كه خداوند اين عمل آنها را قبول كند و در مقابل آن پاداش بدهد. دوم اينكه خداوند به آنها توفيق بدهد كه به مقام تسليم برسند و در برابر خدا تسليم باشند وآنها همچنين درخواست كردند كه از نسل آنها نيز امتى به وجود آيد كه در برابر خدا تسليم باشند و اين به راستى مقام بزرگى بود كه آنها از خدا طلب مى كردند. سوم اينكه خداوند مناسك حج را به آنها بياموزد و اين مى رساند كه عبادت توقيفى است و انسان نمى تواند از پيش خود عبادتى را جعل كند بلكه بايد راه درست عبادت و كيفيت آن را خداوند ياد بدهد.
چهارم اينكه خداوند توبه آنها را بپذيرد. البته منظور از توبه در اينجا و موارد مشابه ديگر توبه اصطلاحى يعنى پشيمانى از گناه نيست بلكه منظور بازگشت و توجه به خداست آنها از خدا مى خواستند كه خدا نيز آنها را بپذيرد و مورد لطف و عنايت قراربدهد. پنجم اينكه در ميان ذريه و نسل آنها پيامبرى مبعوث كند كه از خود آنها باشد و در ميان آنها آيات الهى را تلاوت كند و كتاب و حكمت بياموزد و اعمال آنها رااصلاح كند يعنى در تعليم و تربيت آنها بكوشد. از بركت دعاى ابراهيم بود كه خداوند در ميان بنى هاشم و قريش كه از نسل ابراهيم و اسماعيل بودند پيامبرى با همان خصوصيات مبعوث كرد و آن حضرت محمد(ص) بود كه به تعليم وتربيت و تزكيه نفوس مردم پرداخت. اين ويژگيها كه در اين آيه براى پيامبر اسلام گفته شده، در آيات ديگرى هم آمده است كه شرح آن، در جاى خود خواهد آمد.چند روايت 1 ـ از امام صادق (ع) درباره مردى پرسيدند كه از روى فراموشى دو ركعت طواف را در حجر اسماعيل خوانده است فرمود: نماز را در پشت مقام ابراهيم اعاده مى كند چون خداوند فرموده: از مقام ابراهيم محل نماز اخذ كنيد و منظور از آن دو ركعت طواف است.(1) 2 ـ حلبى مى گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم: آيا وقتى زنها به سوى بيت مى روند، بايد غسل كنند؟ فرمود: آرى ، چون خداوند فرموده: خانه مرا براى طواف كنندگان و مجاوران و راكعان و ساجدان پاك كنيد. پس سزاوار است كه بنده داخل بيت نشود مگر اينكه پاك باشد و عرق بدن و پليديها را بشويد و پاكيزه باشد.(2) 3 ـ پيامبر خدا(ص) فرمود: خداوند را در شبانه روز صدو بيست رحمت است كه بر بيت الحرام نازل مى شود شصت عدد آنها براى طواف كندگان وچهل عدد آنها براى نماز گزاران و بيست عدد آن براى تماشاكنندگان نازل مى شود.(3)
بحثى درباره امنيت حرم الهى
در ميان تمام بقاع روى زمين، جايگاهى شريفتر و گراميتر از كعبه و مسجد الحرام وجود ندارد و بخاطر همين شرافت ويژه است كه آنجا قبله گاه مسلمانان جهان و قطب و مركز دائره هاى بزرگ انسانى در اوقات معينى از روز است و هم كانون گرم و مطاف حاجيان و راهيان ديار يار است كه با شوق تمام گرداگرد خانه خدا كه خانه مردم است دور مى زنند و نمايشى عظيم و ديدنى از عشق و عاشق و معشوق را نشان مى دهند. كعبه و مسجد الحرام به سبب داشتن اين عظمت بى نظير، در فقه اسلامى احكام ويژه اى دارد كه هيچ يك از مساجد ديگر آن احكام را ندارند وگاهى هم احكامى دارد كه تنها مسجدالنبى با آن شريك است و در يك مورد هم مسجد كوفه و حائر حسينى1 - نورالثقلين ج 1 ص 1232 - تفسير عياشى ج 1 ص 593 - مجمع البيان ج 1 ص 385