جالب اين است كه آيه شريفه پس از بيان عامل بدبختى آنها كه همان كفر به آيات خدا و كشتن پيامبران است، به سبب شناسى اين عمل آنها مى پردازد و آن را ناشى از روح عصيانگرى و تجاوزگرى مى داند كه هماره با آنها بود.اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصّابِئينَ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاخِرِ وَ عَمِلَ صالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (*)كسانى كه ايمان آورده اند و كسانى كه يهودى شده اند و نصارى و صابئين ، هر كس كه به خدا و روز واپسين ايمان بياورد و عمل شايسته انجام دهد، پاداش آنها نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آنهاست و نه آنها اندوهگين مى شوند.(62)
نكات ادبى
1 ـ هادوا يهودى شدند. اين يك فعل جعلى از واژه يهود است كه نام پيروان دين حضرت موسى است و علت اين نامگذارى انتساب آنها به يهودا بزرگترين فرزند حضرت يعقوب است. البته واژه هود در عربى به معنى تاب يعنى رجوع كرد هم آمده ولى در اينجا اين معنا منظور نيست. ضمناً يهود اسم جمع است و مفرد آن يهودى است.2 ـ نصارى جمع نصران و يا نصرانى است و به پيروان حضرت عيسى گفته مى شود و اشتقاق آن از زادگاه حضرت عيسى است كه ناصره نام داشت.
3 ـ درباره صابئين و اشتقاق آن بحث مستقلى خواهيم داشت.
4 ـ يوم آخر منظور همان روز قيامت است گويا كه دنيا يك روز حساب شده و قيامت روز بعد از آن (نبايد آخر با كسر خاء را با آخر با فتح خاء اشتباه كرد)
5 ـ در اين آيه ، جمله الذين آمنوا تا الصابئين اسم انّ و جمله من آمن تا صالحا خبر انّ است و جمله فلهم اجرهم تا آخر به منزله جزاى من آمن است كه معناى شرطى دارد.
تفسير و توضيح
آيه (62) ان الذين آمنوا والذين هادوا ... : سخن از بنى اسرائيل و يهود به آنجا كشيده شد كه آنها به آيات خدا كافر شدند و پيامبران را كشتند و از حدّ خود تجاوز كردند اينك پس از ذكر اين مطلب سخن از كسانى است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند و خداوند پاداش خوبى براى آنها و عده مى دهد و در اين مطلب فرقى ميان پيروان اديان آسمانى نيست.در اين آيه به يك اصل اساسى در مورد اديان آسمانى اشاره شده و آن اينكه هر انسانى مطابق با شريعت الهى و بر اساس دين زمان خود كه از جانب خداوند است، داراى ايمان و عمل صالح باشد نجات خواهد يافت و فرقى ميان مسلمانان و يهوديان و نصارى و صابئين وجود ندارد منتهى بايد در هر زمانى از دين اعلام شده آن زمان پيروى كرد.در واقع اين آيه ردّى بر ادعاى واهى يهود و بنى اسرائيل است كه دين خود را دين برتر مى دانستند و پيروان اديان ديگر را گمراه مى خواندند. اين آيه به آنها دو چيز را گوشزد مى كند: يكى اينكه فرقى ميان اديان آسمانى نيست و ديگر اينكه تنها انتساب به يك دين در نجات انسان كافى نيست بلكه بايد اين انتساب همراه با ايمان به خدا و انجام اعمال شايسته كه در واقع روح اديان است، بوده باشد.
بايد توجه داشت كه هدف آيه اين نيست كه هم اكنون كه دين اسلام از جانب خداوند دين رسمى بشريت اعلام شده است، هر كس هر دينى از اديان يادشده را انتخاب كند، نجات مى يابد بلكه منظور اين است هر كس تابع پيامبر عصر خود باشد به شرط ايمان و عمل صالح، نجات پيدا مى كند وچون پيامبر عصر ما حضرت محمد(ص) است بنابراين در عصر آن حضرت پيروى از هر دينى غير از دين او جائز نيست چنانكه مى فرمايد:
و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه (آل عمران/85) كسى كه غير از اسلام دينى را طلب كند، از او پذيرفته نمى شود.
البته در عصر اسلام نيز كسانى كه نام اسلام به گوش آنها نخورده و يا همراه با تبليغات سوء بوده و آنها امكان تحقيق و پى بردن به حقانيت اسلام را نداشته اند و به اصطلاح جاهل قاصر بوده اند، اگر چنين كسانى با ايمان و عمل صالح از دنيا بروند، اميد نجات براى آنها وجود دارد و خداوند عمل هيچكس را ضايع نمى كند. آيه مورد بحث با تفاوت اندكى در سوره مائده آيه 69 نيز آمده و در جاى ديگرى اديان ياد شده در اين آيه به اضافه دين مجوس در مقابل شرك قرار گرفته است: ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشركوا انّ الله يفصل بينهم يوم القيمة انّ الله على كل شىء شهيد (حج /17) كسانى كه ايمان آورده اند و كسانى كه يهودى شده اند و صابئان و نصارى و مجوس و كسانى كه شرك ورزيده اند، خداوند ميان آنها در روز قيامت جدايى خواهد افكند كه خداوند بر هر چيزى گواه است.
توجه مى كنيد كه لحن اين آيه با آيه مورد بحث چگونه متفاوت است در اين آيه پيروان اديان در مقابل مشركان قرار مى گيرند و خداوند وعده مى دهد كه در روز قيامت ميان آنها داورى خواهد كرد و آنها را از همديگر جدا خواهد نمود و بديهى است كه مشركان سرنوشتى غير از سرنوشت پيروان اديان خواهند داشت ولى در آيه مورد بحث از مشركان نام نمى برد (و همچنين از مجوس) و پيروان اديان را وعده پاداش نيكو و عاقبت خوبى مى دهد مشروط بر اينكه بر وظائف خود عمل كنند وايمان وعمل صالح داشته باشند.
بحثى درباره صابئين(1)
در سه آيه از قرآن، از صابئين نام برده شده كه در دو جا در كنار يهود و نصارى و در يك جا در كنار يهود و نصارى و مجوس و مشركين آمده و در دو مورد به صورت صابئين و در يك مورد به صورت صابئون ذكر شده است.اين سه آيه عبارت اند از: 1 ـ ان الذين آمنوا و الذين هادوا و النصارى و الصابئين من آمن بالله واليوم الاخر و
1 - گزيده هايى از كتاب پژوهشى درباره صابئين تأليف اينجانب.