مأمون و حرانيها - تفسیر کوثر جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر کوثر - جلد 1

یعقوب جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است و هم حرنانى (1) گفته شده است شهر حران نخستين شهرى است كه پس از طوفان ساخته شده است.(2)

به گفته ابن قتيبه دينورى، اين شهر از جهت نسبت داشتن به هاران بن آزر برادر حضرت ابراهيم (ع) به اين نام ناميده شده است.(3)

حران مدت زمان زيادى مركز فرهنگى مهمى در منطقه بشمار مى رفت و همانگونه كه خواهيم گفت، در تمدن اسلامى هم جايگاه ويژه اى يافت.

ساكنان اين شهر داراى عقائد خاصى بودند كه در زمان مأمون عباسى خودشان را صابئين معرفى كردند آيا اين كار براى فرار از عقوبت اسلامى در مورد كفار غير اهل كتاب بود و اينها از كلمه صابئين كه در قرآن آمده سوء استفاده كردند و خود را در كنار يهود و نصارى و مجوس اهل كتاب قلمداد نمودند؟ يا واقعاً آنها همان صابئين بودند كه تاريخشان به عهد ادريس و شيث برمى گردد؟

مأمون و حرانيها

قبل از بررسى اين مطلب داستانى را كه ابن نديم در اين باره آورده است به طور خلاصه نقل مى كنيم:

مأمون در اواخرايام خود به هنگام عزيمت به جنگ با روم، سر راه خود از ديار مضر (منطقه حران) عبور كرد مردمى را ديد كه او را دعا مى كردند و در ميان آنها جمعى از حرانيها بودند كه لباس مخصوصى پوشيده بودند و موى آنها دراز بود. مأمون پرسيد شما چه كسانى از اهل ذمه هستيد؟ گفتند: ما حرانى هستيم. گفت: شما از نصارى هستيد؟ گفتند: نه، پرسيد: آيا شما يهودى هستيد؟ گفتند: نه، پرسيد: آيا شما مجوسى هستيد؟ گفتند: نه، گفت: شما كتاب يا پيغمبرى داريد؟ آنها به پريشان گويى افتادند و گفتند: ما جزيه مى دهيم مأمون گفت: جزيه از آن گروه از اهل اديان گرفته


1 - ياقوت، معجم البلدان ج 2 ص 235 - 236

2 - لسترنج، سرزمينهاى خلافت شرقى ص 111

3 - ابن قتيبه، عيون الاخبار ج 1 ص 215

/ 190