تفسیر کوثر جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
حال انجام فريضه صبح رسيد آنها يك ركعت از نماز صبح را خوانده بودند كه خبر به گوششان رسيد پس صورت خود را برگردانيدند(1).موضوع تغيير قبله به گوش يهوديان ساكن مدينه رسيد آنها پيشتر همواره به مسلمانان طعنه مى زدند كه شما به سوى قبله ما نماز مى خوانيد و دلشان به اين خوش بود، وقتى اين خبر را شنيدند ناراحت شدند و چند تن از آنها كه نامشان در كتب تاريخى آمده پيش پيامبر اسلام رفتند و به او گفتند: چرا قبله خود را تغيير دادى؟ به قبله قبلى برگرد تا به تو ايمان بياوريم. اينجا بود كه در مقابل اعتراض آنها، اين آيات نازل شد(2): سيقول السفهاء من الناس ماوليهم عن قبلتهم التى كانوا عليها قل لله المشرق و المغرب يهدى من يشاء الى صراط مستقيم (بقره / 142) به زودى سفيهان از مردم گويند: چه چيزى آنها را از قبله اى كه بر آن بودند ، برگردانيد؟ بگو: مشرق و مغرب از آنِ خداست. او هر كس را بخواهد به راه راست هدايت مى كند. بدينگونه پاسخ معترضان داده شد و خداوند اعلام نمود كه مشرق و مغرب از آنِ خداست يعنى قبله يك موضوع قراردادى است و مثل توحيد و معاد نيست كه تمام اديان آسمانى در آن مشترك هستند قبله امتها ممكن است متفاوت باشد همانگونه كه هست مثلا قبله يهود بيت المقدس و قبله نصارى زادگاه مسيح و قبله صابئين ستارگان مى باشد مسلمانان هم قبله مخصوص خود را پيدا كردند و اين همان قبله اى بود كه حضرت ابراهيم بر آن بود. از آنجا كه موضوع تغيير قبله موضوع مهم و جنجال برانگيزى بود، قرآن در آيات مربوط به آن مطلب را چندين بار تكرار كرده تا تأكيد بر آن باشد و نيز پرسشهاى مختلفى را كه ممكن بود پيش بيايد پاسخ داده است يكى از آن پرسشها همان پرسش يهود بود كه در آيه اى كه خوانديم پاسخ داده شد. دو پرسش ديگر نيز از طرف