تفسیر کوثر جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صورت تدريجى نازل شده است، در توجيه اين سه آيه
مطالبى گفته اند كه در زير مى آوريم:(1) 1ـ آغاز نزول قرآن در شب قدر
از ماه رمضان بوده است ودر توضيح اين مطلب گفته اند كه اين سخن مانند اين تعبير است
كه بگوييم فلان حكومت در فلان تاريخ تأسيس شده است كه منظور آغاز تأسيس و شروع كار
آن است. اين تأويل نمى تواند مورد قبول باشد زيرا ظاهر آيات سه گانه و
تركيب و سياق سخن در آنها دلالت بر نزول قرآن به عنوان يك مجموعه و حقيقت واحده اى
مى كند كه هدايتگر مردم است و دست كشيدن از اين ظاهر، دليل محكم و روشنى مى خواهد
كه قائلين اين وجه چنين دليلى را ارائه نكرده اند ديگر اينكه اين وجه با قول اهل
سنت كه بعثت پيامبر را در ماه رمضان مى دانند، سازگار است ولى با نظر علماى شيعه كه
روز بيست و هفتم رجب را روز بعثت مى دانند، جور در نمى آيد. بعضى از
نويسندگان معاصر كه اين وجه را قبول كرده اند در توجيه اشكال بالا گفته اند كه حساب
بعثت، از حساب نزول قرآن جداست چون در طول سه سال اول بعثت پيامبر مأمور به تبليغ
نبود و پس از آنكه مأمور به تبليع شد، نزول قرآن به عنوان يك كتاب آسمانى شروع شد
كه آغاز آن در ماه رمضان بود.(2) اين نويسنده هنگامى اين سخن را
مى گويد كه خود به نزول دفعى قرآن قائل نيست و معتقد است كه قرآن يكبار آنهم به
صورت تدريجى نازل شده است حال مى گوييم بدون شك آياتى از قرآن در اول بعثت نازل شده
است آيا شما اين آيات را از قرآن نمى دانيد اين سخن كه قرآن از سال سوم بعثت به بعد
عنوان كتاب آسمانى پيدا كرد چه معنايى دارد؟ آيا آن آياتى كه در ابتداى بعثت نازل
گرديد (مانند آيات سوره علق و آياتى از سوره مدثر) عنوان كتاب آسمانى ندارد؟ واقعاً
كه ادعاى عجيبى است! 2ـ هر سال در شب قدر آن مقدار از قرآن كه درطول آن
سال مورد نياز بوده يكجا بر