تفسیر کوثر جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر کوثر - جلد 1

یعقوب جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قال رب فانظرنى الى يوم يبعثون قال فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم قال رب بما اغويتنى لأزينن لهم فى الارض و لأغوينهم اجمعين الاّ عبادك منهم المخلصين (حجر / 40 - 36)

(شيطان) گفت: پروردگارا تا روزى كه مبعوث مى شوند به من مهلت بده خداوند گفت: تو از مهلت داده شده گانى تا روز وقت معين. شيطان گفت: پروردگارا به سبب اينكه تو مرا گمراه نمودى ، (اعمال فرزندان آدم را) براى آنها زينت خواهم داد و همگى آنها را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان خالص تو را.

و نظير همين مطلب است آيه 119 از سوره نساء و حتى در جايى خداوند خود به شيطان اجازه اغوا و وسوسه گرى فرزندان آدم را مى دهد و در پاسخ شيطان كه از گمراه ساختن فرزندان آدم خبر مى دهد ، مى فرمايد:

و استفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك و شاركهم فى الاموال و الاولاد و عدهم و ما يعدهم الشيطان الاّ غروراً (اسراء/64)

هر كس را از فرزندان آدم مى توانى با صداى خود بلغزان وبا سواره و پياده خود بر آنان حمله كن و با آنها در اموال و اولاد شركت كن و به آنها وعده بده و شيطان جز فريب نويدشان نمى دهد.

اكنون بايد ديد كه چرا خداوند به شيطان اجازه داد كه فرزندان آدم را وسوسه كند و زمينه گمراهى آنها را فراهم سازد؟

در پاسخ مى گوييم: خداوند انسان را آفريد وبه او اختيار و آزادى انتخاب داد به طورى كه انسان در انتخاب خير و شر آزاد است او مى تواند راه انبياء را در پيش گيرد و به سعادت ابدى برسد و مى تواند از خدا و پيامبر فاصله بگيرد و به گناه و معصيت و شرّ روى آورد.

در اين ميان خداوند با ارسال پيامبران و كتب آسمانى، انسان را به سوى خير دعوت كرد لازم بود نيرويى هم باشد كه انسان را به سوى شر و بديها دعوت كند تا آزادى انسان در اختيار و انتخاب از بين نرود و او بر سرد و راهى قرار بگيرد آنگاه با انتخاب راه درست ، كمال خود را به ثبوت برساند.بنابراين، وسوسه هاى شيطان براى افراد باايمان نه تنها زيانبخش نيست بلكه باعث تكامل بيشتر آنهاست و انتخاب راه خدا با وجود وسوسه هاى شيطان ، بسيار ارزشمند است و افراد با ايمان با مبارزه با وسوسه هاى شيطان به مراتب بالايى از كمال مى رسند.اساساً وجود دشمن ، انسان را آماده تر و قويتر مى سازد و او را وادار مى كند كه از تمام امكانات خود استفاده كند و در عزم و اراده خود ثابت قدم باشد.

ضمناً توجه كنيم كه وسوسه شيطان در حد الزام و اجبار نيست و شيطان هرگز نمى تواند و اجازه ندارد كه انسان را به ارتكاب گناه و معصيت مجبور كند. كار او تنها وسوسه است و شخص با ايمان وقتى چند بار با آن مبارزه كرد ديگر مخالفت با آن كار دشوارى نخواهد بود و لذا در روايتى آمده است كه شيطان در مقابل پيامبر اسلام تسليم شده بود.(1) يعنى آن حضرت آنقدر با شيطان مخالفت كرده بود كه ديگر شيطان از وسوسه كردن او دست كشيده بود و در قرآن كريم آمده است كه شيطان بر مؤمنان تسلط ندارد:

انه ليس له سلطان على الذين آمنوا و على ربهم يتوكلون انما سلطنه على الذين يتولونه(نحل /99 - 100)

همانا شيطان را بر كسانى كه ايمان آورده اند و بر پروردگارشان توكل كردند، تسلطى نيست. تسلط او تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرفته اند.

همچنين در جاى ديگر از زبان شيطان نقل مى كند كه در روز قيامت در پاسخ كسانى كه شيطان را مسؤل گمراهى خود مى شمارند ، خواهد گفت:

و ما كان لى عليكم من سلطان الا ان دعوتكم فاستجبتم لى فلا تلو مونى و لو موا انفسكم (ابراهيم / 22)

1 - بحارالانوار ج 17 ص 44

/ 190