رندانه - شام بازپسین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شام بازپسین - نسخه متنی

نادر نادرپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














رندانه

به چشم سبز تو نازم که موج خواب در اوست

چو برگ تازه که سرمستي لعاب در اوست

ز پشت پلک تو تصوير مردمک پيداست

خوش اين حباب ، که نقش چراغ خواب در اوست

زبان تست که چون جان ، رسيده بر لب من

به کام باد ! کهش يريني شراب در اوست

مرا به موي پريشان خويش پنهان کن

که روزگار ، سياه است و انقلاب در اوست

مراد من ز چه پرسي به عشوه هاي کلام

سوال چشم تو گوياست ، چون جواب در اوست

تنم به سوختن خويش در تو خرسند است

ترا درنگ چه سودي دهد ؟ شتاب در اوست

تنت برهنگي ماه را به ياد آرد

که چشمه سار درخشان ماهتاب در اوست

فروغ آتش خونت ز پوست مي تابد

سپيده بين که شکرخند آفتاب در اوست

هزار بوسه نهم بر متيبه ي بدنت

که نکته هاي دل انگيز صد کتاب در اوست

بدين سپاس که آغوش روشنت درياست

پناه ده صدفي را که شوق آب در اوست

ز گير و دار جهان در تن تو روي آرم

که يک تن است و جهاني ز پيچ و تاب در اوست









/ 50