شهر رمضان - شام بازپسین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شام بازپسین - نسخه متنی

نادر نادرپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














شهر رمضان

شهر از فراز بام هويداست

پاييز ، برگ هاي درختان را

با دست هاي لرزان
اوراق کرده است

چشمش هنوز در پي هر
برگ مي دود

باران ، نوار پهن خيابان را

چون کفش عابرانش ، براق کرده
است

وز هر دو سوي ، حاشيه ي
اين نوار را

دندان برگ هاي خزان
خورده مي جود

انواع سوسک هاي فلزين ، بر اين نوار

همواره از دو سوي روانند

اين رهروان زنده ي بي جان

با چشم هاي گرد درخشان

با شاخ هاي نازک نوراني

بي اعتنا به آدميانند

من ، از فراز چتر درختان

همراه اين نوار نگاهم
را

تا دور مي فرستم

آنجا که خانه هاي پراکنده

مانند جعبه هاي پر کبريت

در پنجه ي حريق خزانند

آنجا که نورهاي پس پرده

سيگارهاي شامگهانند

آنجا که روشنايي چشمک زن چراغ

سر فصل رفتن است و سر آغاز
آگهي

آنجا که عمر آدمي و قامت
درخت

در پيشگاه منزلت آسمانخراش

رو مي نهند از سر خجلت به کوتهي

آنگه ، من از فراز درختان
دور دست

بار دگر به سوي خود
آرم نگاه را

در آستان ، نظاره کنم شامگاه
را

بينم که زير بارش ابر
سياه مست

شهر از صدا پر است ولي از
سخن ، تهي

بانگ اذان به گنبد افلاک مي خورد

اما ، کلام حق

در انزواي خانه ي من ، خاک مي
خورد








/ 50