از بهشت ، با حوا - شام بازپسین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شام بازپسین - نسخه متنی

نادر نادرپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














از بهشت ، با حوا

اسبي در آفتاب دلم شيهه مي کشد

اسبي که يال او

الياف کهربايي نور است در طلوع

نعلش ، هلال سيمين در آتش شفق

بانگش نداي زندگي و نعره ي هلاک

از پشت ، دختري است فروهشته گيسوان

رويش به سوي آينه ي گرد آفتاب

پشتش به سوي من

نزد من از برهنگي خويش ، شرمناک

خورشيد بر برهنگي دخترانه اش

مي تابد آنچنان که چراغي در آبگير

يا آنچنان که نوري در برگ هاي تاک

سم مي زند به خاک

صد ها نشان مادگي از ضربه ي سمش

چون دانه هاي گندم ، از خاک مي دمد

در گندمش ، دو پاره ي خاک و بهشت پاک

در جستجوي دانه ي شيرين گندمش

چون خوشه اي جدا شدم از ساقه ي دمش

افتادم از بهشت دل آسودگي به خاک

اکنون ، بهشت خود را از دست داده ام

با او ، دو باره از شکم خاک زاده ام

اين اسب بي عنان

زيني به پشت دارد از چرم آسمان

چرمي که من بريده و بر او نهاده ام

او ، رو به آفتاب سحر شيهه مي کشد

من ، چون سکوت ، در دل شب ايستاده ام









/ 50