شرافت مادر چهار شهيد - داستان ها و پندها جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان ها و پندها - جلد 5

گردآورندگان: محمد محمدی اشتهاردی، مصطفی زمانی وجدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شرافت مادر چهار شهيد

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

حضرت «فناء» شاعره نابغه و اديبى بزرگ است كه در زمان عمر با عده اى از قبيله اش به مدينه رفتند و قبول اسلام كردند، جنگ قادسيه پيش آمد، «فناء» داراى چهار پسر بود، آنها را به سوى جنگ روانه كرد تا از حريم اسلام دفاع كنند، هنگامى كه آنها را بدرقه مىكرد، گفت: «بخاطر داشته باشيد كه جنگ در راه خدا داراى مقام بزرگى است، و همچنين قرآن مؤكدا شما را به استقامت دعوت مىكند....» اين چهار پسر جوان با روحيه قوى و با شجاعت به ميدان جنگ روانه شدند، و در جنگ هر چهار نفر به شهادت رسيدند، وقتى خبر شهادت آنها به مادر رسيد، دست به طرف آسمان بلند كرد و گفت: «خدايا، سپاسگزار مرحمت تو هستم كه شرافت مادر چهار شهيد را به من عنايت فرمودى»(57).

/ 103