تساوى در تقسيم بيت المال - داستان ها و پندها جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان ها و پندها - جلد 5

گردآورندگان: محمد محمدی اشتهاردی، مصطفی زمانی وجدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تساوى در تقسيم بيت المال

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

شخصى به نام عاصم از پدرش بنام كليب نقل مىكند كه گفت: من در حضور على عليه السلام بودم كه اموالى از بيت المال از نواحى ايران به حضور على عليه السلام آوردند، حضرت برخاست و تصميم گرفت آن اموال را بين مردم تقسيم كند، مردم از هر سو هجوم آوردند، على عليه السلام براى رعايت انضباط، دستور فرمود: طنابى به عنوان حائل در اطراف اموال كشيدند، و فرمود: هيچكس اجازه ندارد از اين طناب عبور كند، همه بيرون طناب باشيد، آنگاه خود داخل محيط طناب شد، آنروز در كوفه هفت قبيله زندگى مىكردند، نمايندگان آنها را طلبيد و سهم هر قبيله را به نماينده خاص آن قبيله داد تا بطور مساوى آن سهم را بين افراد قبيله تقسيم نمايد، در پايان كار، داخل يكى از ظرفهاى خالى شده «يك قرص نان» مانده بود، آنحضرت دستور داد همان نان را هفت قسمت كردند، و به هر قبيله اى يك قسمت آنرا دادند. نمايندگان در حضور آنحضرت، آن اموال را بين قبيله هاى خود تقسيم نمودند.(16)

/ 103