زينب در كودكى - داستان ها و پندها جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان ها و پندها - جلد 5

گردآورندگان: محمد محمدی اشتهاردی، مصطفی زمانی وجدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زينب در كودكى

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

زينب كه به راستى زينت پدر بود، در دامن مادرى چون زهراى اطهر عليها السلام و سايه پدرى چون على عليه السلام پرورش يافته بود، در دوران كودكى، روزى در آغوش پدر بود، على عليه السلام از او پرسيد: بگو «يك»، زينب جواب داد «يك».

على عليه السلام فرمود: بگو «دو»

زينب عرض كرد: پدر عزيزم! زبانى كه به گفتن «يك» (خداى يكتا) حركت كرده، چگونه كلمه «دو» به زبان آورد.

على عليه السلام دخترش را بر سينه اش چسبانيد و او را بوسيد و بر او آفرين گفت، چرا كه در دوران كودكى، توحيد واقعى شيره جانش شده بود.

روز ديگرى زينب عليها السلام از پدر پرسيد: پدر جان آيا ما را دوست مىدارى

على عليه السلام فرمود: «آرى چگونه شما را دوست ندارم با اينكه شما ميوه دل من هستيد؟».

زينب عرض كرد: پدر عزيزم دوستى براى خدا است، اما مهربانى براى ما است (127) اين گفتار بلند پايه و عميق از زينب عليها السلام آنهم در خردسالى، نشانگر عظمت مقام علم و شناخت او است.

/ 103