شرمندگى ابوعلى سينا - داستان ها و پندها جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان ها و پندها - جلد 5

گردآورندگان: محمد محمدی اشتهاردی، مصطفی زمانی وجدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شرمندگى ابوعلى سينا

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

ابوعلى سينا كه از نوابغ معروف جهان، و افتخار بزرگ اسلام و ايران است، روزى با اسكورت وزارت از جائى مىگذاشت، كنّاسى را ديد كه مشغول پاك كردن توالت است و اين شعر را مىخواند:




  • گرامى داشتم اى نفس از آنت
    كه آسان نگذرد بر تو جهانت



  • كه آسان نگذرد بر تو جهانت
    كه آسان نگذرد بر تو جهانت



ابوعلى، با شنيدن اين شعر، خنديد، و در حال خنده به طعنه صدا زد حقا كه تو جان خود را احترام كرده اى! و نفس شريف خود را در ته چاه به ذلت و خوارى كشانده اى و عمر گرانبهايت را در اين كار كثيف تباه مىكنى، و بعد اين كار را افتخار مىشمرى!

كنّاس گفت: «در جهان همت، نان از شغل پست خوردن بهتر از زير بار منت رئيس رفتن است».

ابوعلى از اين پاسخ، غرق در خجلت شد و با شتاب از آنجا دور گشت (107). و به اين ترتيب آن كنّاس نيز با آن سخنش، درسى آموخت، درسى مناعت طبع و عزت نفس!

/ 103