بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمشيخ عزالدين عبدالله بن حسين شوشترى يكى از فقها و محدثين اسلام است، او پسرى بنام «مولى حسنعلى» داشت كه بسيار به او علاقمند بود، اتفاقا او بيمار سخت گرديد، شيخ بسيار ناراحت شد و همواره در فكر او بود.روز جمعه فرارسيد، شيخ به نماز جمعه براى امامت نماز به مسجد رفت و شنيدند او در نماز سوره منافقون را بعد از سوره حمد خواند وقتى كه به آيه 9 سوره رسيد: يا ايها الذين آمنوا لا تهلكم اموالكم و لا اولادكم عن ذكر الله و من يفعل ذلك فاولئك هم الخاسرون:«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، مالها و فرزندان، شما را سرگرم و غافل از ياد خدا نسازد، و كسانى كه چنين كنند از زيانكارانند»شيخ پى درپى اين آيه را با سوز و گداز مىخواند، بعد از نماز، از علت تكرار اين آيه پرسيدند، در پاسخ گفت: وقتى به اين آيه رسيدم و به ياد فرزندم افتادم، - آيه مىگويد: اموال و فرزند، شما را از ياد خدا باندازد - با نفس خود جهاد مىكردم و آيه را تكرار مىنمودم، تا به حالتى رسيدم كه فرض كردم فرزندم مرده و جنازه اش روبروى من است، به اين ترتيب، ياد فرزند را از دلم كندم آنگاه آيات بعدى را خواندم (118)