جهاد با نفس در نماز - داستان ها و پندها جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان ها و پندها - جلد 5

گردآورندگان: محمد محمدی اشتهاردی، مصطفی زمانی وجدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جهاد با نفس در نماز

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

شيخ عزالدين عبدالله بن حسين شوشترى يكى از فقها و محدثين اسلام است، او پسرى بنام «مولى حسنعلى» داشت كه بسيار به او علاقمند بود، اتفاقا او بيمار سخت گرديد، شيخ بسيار ناراحت شد و همواره در فكر او بود.

روز جمعه فرارسيد، شيخ به نماز جمعه براى امامت نماز به مسجد رفت و شنيدند او در نماز سوره منافقون را بعد از سوره حمد خواند وقتى كه به آيه 9 سوره رسيد: يا ايها الذين آمنوا لا تهلكم اموالكم و لا اولادكم عن ذكر الله و من يفعل ذلك فاولئك هم الخاسرون:

«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، مالها و فرزندان، شما را سرگرم و غافل از ياد خدا نسازد، و كسانى كه چنين كنند از زيانكارانند»

شيخ پى درپى اين آيه را با سوز و گداز مىخواند، بعد از نماز، از علت تكرار اين آيه پرسيدند، در پاسخ گفت: وقتى به اين آيه رسيدم و به ياد فرزندم افتادم، - آيه مىگويد: اموال و فرزند، شما را از ياد خدا باندازد - با نفس خود جهاد مىكردم و آيه را تكرار مىنمودم، تا به حالتى رسيدم كه فرض كردم فرزندم مرده و جنازه اش روبروى من است، به اين ترتيب، ياد فرزند را از دلم كندم آنگاه آيات بعدى را خواندم (118)

/ 103