سلام بر سفيران خداوند، از آدم عليه السلام تا خاتم عليه السلام .سلام بر جانشينان حضرت مصطفى صلى الله عليه و آله ، از على مرتضى عليه السلام تا حضرت مهدى (عج ) سلام بر اويس قرنى ، كه نسيم رحمانى بود و رسول صلى الله عليه و آله به وجودش بشارت داد.سلام بر اويس قرنى ، كه حكيم يمانى بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله بوى خوش خويش را از او استشمام مى كرد.سلام بر اويس قرنى ، كه امى زيست و همواره از پيامبر امى پيروى كرد.سلام بر اويس قرنى ، كه شبانى مى كرد و قدر و منزلت مادر پير و ناتوان خويش مى دانست .سلام بر قرنى ، كه زهد و قناعت را در كردار و گفتار به همگان آموخت .سلام بر اويس قرنى ، كه از شهرت فرار كرد و از شهوت به دور بود.سلام بر اويس قرنى ، كه كلامش عطر عرفان دارد و طعم تقوا.سلام بر اويس قرنى ، كه سخنان مصطفى صلى الله عليه و آله درباره خويش را مايه فخر فروشى قرار نداد.سلام بر خير التابعين ، كه شيفته ى محمد امين صلى الله عليه و آله بود و شيعه اميرالمؤ منين عليه السلام .سلام بر زهد مجاهد، كه به صفين آمد و دست در دست اميرالمؤ منين عليه السلام گذاشت ، در جهاد فى سبيل الله به شهادت رسيد، (1) و يك بار ديگر غدير را تقرير و تقدير كرد.و سلام بر اويس ، كه خيرالمرسلين به او سلام هديه كرد.و بشارت بر شما خواننده اى كه مشتاق شناخت بيشتر اويس قرنى هستيد، كسى كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره ى او فرمود : ابشروا بر جل امتى يقال له اويس القرنى .در نوشتارى كه پيش رو داريد، سعى شده است كه غبار غربت از شخصيت عارف بر جسته و زاهد وارسته و مسافر من الله و مهاجر الى الله ، اويس قرنى شود، تا آشنايى مختصرى با زندگى معنوى او فراهم آيد.اى كاش معرفى اين شخصيت بزرگ صدر اسلام را فردى بر جسته به عهده مى گرفت كه شايستگى چنين كارى را داشت و خود اهل و عمل بود.اما اگر اين بنده ناچيز در اين راه قدم زده و درباره ى اويس قلم زده ام ، امتثال امر اساتيد و سروران گرامى خويش را كرده ام . و اگر چه به جمع آورى منابع و ماءخذ دشوار مى نمود، اما به توفيق الهى و راهنماييهاى خالصانه استاد فرزانه جناب آقاى دكتر ابراهيمى دينانى ، راه هموار شد و بار به سر منزل مقصود رسيد. البته هر گونه حقيقت و راستى در آن به فضل الهى و لطف آن عزيز مى گردد و هر سستى و كاستى به