اويس مى گويد : يا هرم بن حيان ! مات ابوك حيان ، و يوشك ان تموت انت فاما الى الجنه و اما الى النار، و مات ابوك آدم ، و ماتت امك حوا، يابن حيان ! و مات نوح نبى الله ، و مات ابراهيم خليل الله و مات موسى نجى الله ، و مات داود خليفة الرحمن ، و مات محمد، صلى الله عليه و آله جميع الانبياء (209)؛ اى هرم بن حيان ! پدرت حيان مرد، و نزديك است كه تو نيز بميرى ، يا به سوى بهشت خواهى رفت و يا به طرف جنهم ، پدرت آدم نيز مرد، مادرت خواهم مرد، اى پسر حيان ! نوح پيامبر خدا نيز مرد، ابراهيم خليل الله هم مرد، موسى نجى الله نيز مرد، داود خليفة الرحمن نيز مرد، و محمد - كه درود خدا بر او و تمامى پيامبران باد - نيز مرد.مرگ پديده اى همگانى است و هيچ كس در اين خاكدان ، عمر جاودان ندارد. همه ذايقه ها طعم مرگ را مى چشند كه كل نفس ذائقة الموت (210)، حتى انبيا و اوليا را نيز فرا مى گيرد، بلكه مرگ وسيله انتقال است . تقوا پيشگان به واسطه مرگ از زمين به بهشت برين پرواز مى كنند و كفر پيشكان به وسيله آن از بهشت زمين به جهنم آتشين سقوط مى نمايند.امكان فرار از چنگال مرگ وجود ندارد و اگر كسى اقدام به فرار كند، مرگ او را از پشت سر نمى گيرد، بلكه به هر طرف كه روى آورد، با مرگ رو در رو خواهد بود :قل ان الموت الذى تفرون منه فانه ملاقيكم ؛ (211) اى پيامبر! بگو مرگى كه از آن مى گريزيد شما را ملاقات مى كند.و از همه چيز اعجاب انگيزتر اين آدمى مرگ را فراموش مى كند و باده خيالى خلود سر مى كشد و از سراب توهم ، سرمست مى گردد، در زندان دنيا محصور و از سرچشمه زلال ايمان به دور، و از تلاوت قرآن مهجور مى ماند.خويش را زا حلاوت عبادت ، صفاى عمل صالح و لذت خدمت به خلق محروم كرده و مغضوب خدا و خلق مى شود.و آن گاه كه مرگ مى رسد، پرده ها مى افتد و خورشيد حقيقت مى درخشد، ناگاه ، آگاه مى شود و روى به سوى ذات اقدس الهى مى كند و ندا مى دهد كه پروردگار! مرا بار ديگر به دنيا باز گردان تا كار نيك انجام دهم !اما حالا ديگر بسيار دير شده است و پاسخ مى شنود كه هرگز :حتى اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلى اعمل صالحا تركت كلا انها كلمه هو قاتلها و من و رائهم برزخ الى يوم يبعثون ؛ (212) چون يكى از آنها را مرگ فرا ترسد، گويد : اى پروردگار من ، مرا باز گردان ، شايد كارهاى شايسته اى را كه ترك كرده بودم به جاى آورم . هرگز اين سخنى است كه او مى گويد و پشت سرشان تا روز قيامت مانعى است كه بازگشت نتواند.سخن اويس به هرم بن حيان ، حكايت از اين حقيقت مى كند كه مرگ همگانى و بر همه انسانها سايه گستر است .مگر نه اين است كه خداوند به حبيب خويش ، محمد مصطفى صلى الله عليه و آله خطاب مى كند كه : انك ميت و انهم ميتون ؛ (213) تو مى ميرى و آنها نيز مى ميرند.