4 - مقام شهادت - اویس قرنی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اویس قرنی - نسخه متنی

محمدرضا یکتایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

للمومينن و المومنات . اگر شما ايمان به سلامت به گور بريد، خود دعا شما را دريابد، و اگر نه ، من دعا ضايع نكنم . (118) اويس از زهد ريايى دورى مى گزيند و بر سفره حقيقت مى نشيند، به قول حافظ :




  • فردا كه پيشگاه حقيقت شود پديد
    حافظ مكن ملامت رندان ، كه در ازل
    ما را خدا ز زهد ريا بى نياز كرد (119)



  • شرمنده رهروى كه عمل بر مجاز كرد
    ما را خدا ز زهد ريا بى نياز كرد (119)
    ما را خدا ز زهد ريا بى نياز كرد (119)



زهد اويس قطع وابستگى است و به آتش كشيدن قصر پوشالى دلبستگى و رسيدن به وارستگى ، و كشيدن خاك كوى يار به چشم بندگى ، و رها كردن دنيا و عقبى و درك فلسفه زندگى :

زهى همت كه حافظ راست از دنيا و از عقبى نيايد هيچ در چشمش به جز خاك سر كويت (120) قلب اويس - كه از شهوات و مشكلات دنيوى پاك و پاگيزه شده است - به اين نشان ممهور است . عشق به دنيا مردود است . اويس در زهد به مقامى رسيده است كه در جمع زاهدان هشتگانه (زهاد ثمانيه )، (121) از همه بهتر و برتر بوده و درخشندگى ويژه اى دارد.

در كتاب الزهد احمد بن حنبل فصلى به اويس اختصاص داده شده است . (122) و بان اثير مطالب خود را درباره اويس اين گونه آغاز مى كند :

اويس بن عامر بن جزء بم مالك بن عمرو بن مسعدة بن عمرو بن سعد بن عصوان بن قرن بن ردمان بن ناجيه بن مراد المرادى ثم القرنى الزهد المشهور. (123) اويس قرنى ، اين زاهد مشهور، به همگان آموخت كه : دل يا جاى دنياست و مكنت و يا جاى خدا و حكمت .

4 - مقام شهادت

انسان از ابتداى زندگى شوق ديدار دارد، او مى خواهد هم با چشم سر ببيند و هم با چشم سر. اين دو چشم آدمى ، همانند گرسنه اى و تشنه اى همواره دهان باز كرده اند تا ديدنيها را ببلعند و مشهودات را بنوشند. او ايمان به عالم غيب دارد، اما اين را براى خود عيب مى شمارد، كه در عالم حضور نيابد و ناديده ها را شهود ننمايد. او مى خواهد همان گونه كه زيباييهاى عالم طبيعت را با چشم ظاهر مى بيند. و اگر اين چشمان از ديدن غيب باز بمانند، ابزار خسرانند. انسان نمى خواهد فقط از عالم غيب بشنود، او مى خواهد بر درد فرق بشورد، و شراب شهود بنوشد. و زندگى آن گاه زندگى است كه از لحظه لحظه آن ، از پگاه تا شامگاه ، نگاه باطنى موج بزند. و اگر چنين نگاهى نيست ، نور و شاهد و مشهود هم نيست ، پس انسان ديگر انسان نيست ، بلكه حيوان است ، و شايد پست تر از آن ؛ زيرا چشم دارد اما نمى بيند. (124) اما اويس چشم دارد و مى بيند، او از راه دور دلدار را ديدار كرده ، در مدينه حضور يافته و سيد المرسلين عليه السلام را شهود كرده و با زبان اعلام مى دارد :

اشهد ان محمد رسول الله . اين شهادت بر رسالت نبى مكرم صلى الله عليه و آله از شهادت بر وحدانيت و حقانيت حضرت حق سرچشمه گرفته كه اويس گوينده اشهد ان لا اله الله است . او اين شهادت زبانى را با شهادت قلبى دوام و قوام مى بخشد، و هر دو را با شهادت عملى . او شوق شهود دارد، هم گوينده لا اله الا الله و محمد رسول الله است و هم بيننده آن حقايق ، و هم پوينده راه خدا و سنت رسول خدا صلى الله عليه و

/ 99