چراغ نهم : معجون خوشبختى - اویس قرنی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اویس قرنی - نسخه متنی

محمدرضا یکتایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قرآن همانند نمك است ، دهان عده اى را ضد عفونى مى كند و براى دهانهاى زخمى ، نمك روى زخم است .

قرآن همانند آب گوارايى است كه كام تشنگان را سيراب مى كند، ولى اگر كسى از آن نا به جا استفاده كند همانند اين است كه آب حيات بخش را وارد ريه خود كند، به ناچار دچار خفگى مى شود.

قرآن مثل برق است كه زندگى فردى و جمعى را نور و گرما مى بخشد، اما همين برق مفيد و مؤ ثر، گروهى را گرفتار برق گرفتگى مى كند.

قرآن شبيه درياست ، غواصان را لولو و مرجان هديه مى كند و خناسان را زيان و خسران مى افزايد، عده اى در دريا، سرمايه حيات را از دست مى دهند.

اويس قرنى در اين زمينه مى گويد : مؤ من فقيه و مؤ من غير فقيه و مناطق را در دنيا مى توان را باران مثال زد، آن گاه كه باران از آسمان به زمين فرود مى آيد، به درخت سر سبز و كم ميوه ، برخورد مى كند و شاخ و برگ و ميوه آن را پرورش و افزايش مى دهد و اگر به پاى درخت سر سبز و بى ميوه برسد، آن را پر شاخ و برگ و ميوه مى كند، و اين درخت را شبيه درخت قبلى مى نمايد. اما اگر درخت پوسيده و خشكيده اى در مسير جريان باران قرار گيرد، آن را مى شكند و با خود مى برد. (189) سپس اويس اين آيه را مى خواند :

و ننزل من القرآن ما شفاء و رحمة للمومنين و لا يزيد الظالمين الا خسارا (190) و با اين قرآن چيزى را كه براى مومنان شفا و رحمت است ، نازل مى كنيم ، ولى كافران را جز زيان نيفزايد.

پس انسان در هر مرتبه علم و معرفت يا ايمان و كفر باشد، به تناسب وضعيت خويش ، از قرآن بهره مى برد و يا زيان مى بيند. آدمى بايد مسير رشد و تعالى را پيش گيرد، تا قرآن برايش شفا بخش و رحمت آور باشد.

اويس قرنى در اين زمينه الگو و اسوه خوبى است ؛ زيرا آن گاه كه رسول خدا محمد مصطفى صلى الله عليه و آله نشانه هاى اويس را بر مى شمرند، چنين مى فرمايد :

... يتلو القرآن بيكى على نفسه ... (191)؛ اويس قرآن مى خواند و بر خويش ‍ مى گريد.

آرى اويس آيات نورانى قرآن را بر خود تطبيق مى دهد و به تطهير خويش ‍ مى پردازد، و اشك ، نشانه اين سير و سلوك است . اشك همان گونه كه گونه را غبار زدايى مى كند و چشم را شفاف مى سازد، روح و جان انسان را نيز لطيف و نورانى مى نمايد.

البته اشك اويس ، براى ظاهر سازى نيست ، بلكه اين اشك ، ميوه باورهاى قلبى اوست . اشكى است پاك ، بر چهره عارفى چالاك ، همانند دانه هاى شبنم بر صورت گل .

هرم بن حيان كه از عارفان و زاهدان زمان اويس است ، سالها در جستجوى او بود، هنگامى كه به وصال اويس مى رسد، در فرازى از گفتگو خويش با او چنين مى گويد :

گفتم : خداوند تو را رحمت كند، آياتى از قرآن برايم بخوان . اويس ‍ گفت : پروردگارم پاك و منزه و منزه و بلند مرتبه است و سخن او صادقترين سخنهاست و كلام او برترين كلام ، و گفتار او راست ترين گفتار. سپس اويس ‍ گفت : اعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم . بسم الله الرحمن الرحيم : حم . الكتاب المبين انا النزلناه فى ليله مباركه انا كنا منذرين . (192) تلاوت آيات را با اين آيه به پايان رساند.

الا من رحم الله انه هو العزيز الرحيم (193) اين آيه را كه تلاوت كرد، ناگهان فرياد كشيد، سپس بيهوش بر زمين افتاد ، گمان بردم كه مرده است . زمانى طولانى در آن حالت بود.

(194) قرآن كتابى است جاودان ، قانون رشد و تكامل است و نسخه شفابخش ‍ دردها و بيماريهاى روحى ، داروهايش تاريخ مصرف ندارد و انسان در هر زمان و مكان مى تواند با آن انس بگيرد. و همگان نى توانند در زندگانى ، راه اويس قرنى را بپيمايند و همنشين اين كلام دلنشين باشند و عرفان شيرين آن را بچشند. (195)

چراغ نهم : معجون خوشبختى

اويس قرنى گفت : چه نيكوست ايمان ، كه او را بيارايد علم !. چه نيكوست علم ، كه او را بيارايد عمل ! و چه نيكوست عمل ، كه او را بيارايد حلم ! و فراز نيارند چيزى به چيزى مانند حلم به علم . (196) هر انسانى شور و شوق زندگى دارد و از سنگلاخ گمراهى و چنگال تباهى ، به پناهگاهى روى مى آورد. لازم است كه عوامل بسيارى كنار يكديگر قرار گيرند. بايد مجموعه اى از زيباييها به طرزى مناسب و متناسب تركيب شوند، تا خوشبختى و سعادت انسان تاءمين گردد. به ويژه اگر هدف آدمى رسيدن به سعادت دنيا و آخرت

/ 99