اخلاق اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق اسلامی - نسخه متنی

احمد دیلمی، مسعود آذربایجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مدخليتى در پيدايش آنها ندارد; همانند نفس كشيدن آدمى كه مقتضاى طبيعت او

است. در مقابل اين نوع جبر،

آزادى و اختيار فلسفى وجود دارد.

2. جبر اخلاقى: اعمالى است كه انسان به حكم اخلاق، ملزم به انجام يا

ترك آنها است; مانند اين كه انسان از نظر اخلاقى موظف است نماز بخواند يا بر

او حرام است كه شراب بنوشد. اين نوع جبر در مقابل اختيار و آزادى اخلاقى قرار

دارد.

3. جبر حقوقى: قانون، انسان را ملزم مى دارد كه در زندگى اجتماعى خود

اعمال مشخصى را انجام دهد و يا افعال خاصى را ترك نمايد; از جمله اين كه بر

طبق قانون، همه مجبور هستيم به تناسب درآمد خود ماليات بپردازيم و يا به حق

مالكيت و حريم زندگى خصوصى ديگران احترام بگذاريم. در صورت تخلف از اين امور

با مجازات هاى قانونى روبه رو هستيم. اختيار و آزادى حقوقى در مقابل اين

مفهوم از جبر قرار مى گيرد. بايدها و الزام هايى كه در علم حقوق از آن گفتوگو

مى شود، از اين دسته اند.

4. جبر روان شناختى: گاهى آدمى تحت تأثير وضعيت روانى و حالات درونى،

ناگزير است اعمالى را انجام دهد و يا فعلى را ترك نمايد; مانند اين كه چون از

درگذشت مادرش اندوهگين است و رقّت قلبى در او پيدا شده است، با ديگران

مهربانى مى كند و يا همسرش را نمى آزارد و يا به دليل اين كه از درآمد سرشار

روزانه اش سرمست شده است و يا اشتياق ديدار عزيزان خود را دارد، ناگزير از

كرده هاى بد ديگران نسبت به خود گذشت مى كند و دست به بذل و بخشش مى زند. اين

نوع جبر، نقطه مقابل آزادى و اختيار روان شناختى است. اين تلقى از جبر و

اختيار، در روان شناسى متداول تر است.

5 . جبر جامعه شناختى: در مواردى وضعيت جامعه و آداب و سنن و فرهنگ

اجتماعى ايجاب مى كند كه فرد رفتار مشخصى را از خود بروز دهد و ناگزير است كه

برخى اعمال را ترك نمايد; مانند آنكه فشارهاى اجتماعى در جامعه ايرانى يك

فروشنده بازارى را وادار مى كند كه در روز عاشورا حتى اگر دلخواه او نباشد،

فروشگاه خود را تعطيل كند و يا در نتيجه تحولات اجتماعى ناشى از توسعه صنعتى

فرد ناگزير است هنگام پياده شدن از مترو تعارفات را كنار بگذارد تا بتواند در

فرصت اندكى كه درها براى پياده شدن باز است، از قطار خارج شود. آزادى و

اختيار جامعه شناختى در برابر اين نوع جبر معنا پيدا مى كند. اين مفهوم از

جبر در علوم اجتماعى كاربرد وسيعى دارد.

پس از شرح اجمالى كاربردهاى شايع واژگان اجبار و آزادى، اكنون به آسانى

مى توان مفهوم نوعى از اختيار و آزادى را كه رُكن عمل اخلاقى است، شناخت.

آنچه عملى را در







قلمرو داورى علم اخلاق مى گنجاند، اختيارى و آزادانه بودن عمل در مفهوم

فلسفى آن است. اختيار و آزادى فلسفى و تكوينى، مغايرتى با الزام ها و

اجبارهاى اعتبارى از قبيل الزام و اجبار حقوقى و اخلاقى ندارد و وجود

دستورهاى اخلاقى يا حقوقى، آزادى و اختيار تكوينى بشر را نسبت به يك فعل خاص

سلب نمى كند; همچنان كه وجود اكراه و اجبار و اضطرار نيز منافاتى با آزادى و

اختيار تكوينى فاعل ندارد.(1)

بنابراين آنچه گاهى جبر روان شناختى و يا جامعه شناختى ناميده مى شود،

هرگز مغايرتى با آزادى تكوينى و فلسفى انسان ندارد. آرى، همه بايدها و

نبايدهاى اخلاقى يا حقوقى و عوامل روان شناختى و جامعه شناختى مى توانند در

پيدايش اراده و تصميم فرد نسبت به انجام يا ترك عمل تأثير بگذارند و در

بسيارى از موارد نيز چنين است; ولى اين دخالت ها از مجراى اراده تكوينى و

آزاد انسان مى گذرد و هيچ گاه آدمى را به واقع مجبور و مسلوب الاختيار نمى

كند.

1. بايد توجه داشت كه شرايط و پيش فرض هاى كلامى اخلاق اسلامى از قبيل

باور به مبدأ و معاد و رسالت انبيا كه مبنا و پيش شرط تحقق برخى عناصر ديگر

مى باشند، در اين جا مورد بحث قرار نمى گيرد; بلكه به عنوان مبادى و پيش فرض

هاى كلامى علم اخلاق، مسلّم پنداشته مى شوند، با اين تصور كه در مباحث كلامى

و در درس معارف اسلامى مورد تحقيق و قبول واقع شده اند.

/ 114