اهميت نقش دولت در درك انقلاب ايران - رهیافت های نظری بر انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رهیافت های نظری بر انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات) - نسخه متنی

حاتم قادری، محمدهادی سمتی، غلام حیدر ابراهیم بای سلامی، سعید ارجمند، ناصر هادیان، تدا اسکاچپول، رابرت دی. لی، علی رجبلو، حمیرا مشیرزاده، سعید حجاریان، جان فوران، احمد گل محمدی، رضا رضائی؛ ترجمه: عباس زارع، محسن امین زاده، مهرداد وحدتی دانشمند؛ گردآوری: عبدالوهاب فراتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اهميت نقش دولت در درك انقلاب ايران

از آنجايى كه حكومت مركزى تنها دريافت كننده در آمد نفت بوده و در آمد نفت بخش عمده بودجه دولت و مبادلات خارجى كشور را تشكيل مى داد، نفوذ حكومت مركزى در بسيارى از مسايل تعيين كننده بود: اين كه بر روى كدام پروژه ها سرمايه گذارى گردد، كدام گروه اجتماعى امتياز دسترسى به امكانات مصرفى بيشتر را داشته باشد و كدام كشور يا اتحاديه از كشورها متحدين اصلى ايران را تشكيل دهند.(141) ايران با ساختار قدرت بين المللى روابط نزديك اقتصادى، نظامى و سياسى داشت. كشورهاى مركز (core) نظام جديد جهانى (modern world system)مى توانستند نفوذ خود را در زمينه اقتصادى از طريق بازار نفت و سرمايه گذارى در ايران و در زمينه نظامى ـ سياسى از طريق اتحادى كه از جنگ دوم جهانى شكل گرفته بود و فروش اسلحه اعمال دارند. حكومت مركزى عامل مهمى بود كه وسيله مداخله كشورهاى مركز را در كليه زمينه هاى اقتصادى، سياسى و نظامى در ايران فراهم مى آورد.(142)

حضور دولت در زمينه هاى اقتصادى، سياسى، نظامى و فرهنگى جامعه ايران به قدرى زياد بود كه هر فعاليتى خارج از دستگاه دولتى به سختى مى توانست به صورت مستقل انجام گيرد. با فرض حضور شديد دولت در تمام جنبه هاى زندگى، به راحتى قابل درك است كه مبارزات سياسى به طور فزاينده اى شكل يك رابطه متقابل بين حكومت مركزى و گروههاى سازماندهى شده را به خود مى گيرد. اين امر بيشتر در نقاط شهرى به تحقق مى پيوندد، زيرا تمام طبقات اجتماعى خواستار دست يافتن به موقعيت خوب اجتماعى در زندگى روزانه هستند و در بيشتر مواقع بر آورده كردن خواسته هاى متفاوت و متعارض آنها به جز با مداخله دولت ميسر نيست.(143) طبق نظر كاستلز (Castells)«اين امر مى تواند، به كليه تناقضهاى شهرى جنبه سياسى دهد و دولت را به اداره كننده زندگى روزمره تبديل كند، و مبارزاتى را كه در اين زمينه بوجود مى آيند، جنبه عمومى بخشد». در چنين شرايطى كاملاً قابل پيش بينى است كه مخالفتهاى شهرى تبديل به مبارزه اى بين طبقات اجتماعى شهرى و حكومت، كه روابط طبقاتى را اداره مى كند، خواهد شد.(144) البته اگر يك حزب واحد حاكم باشد يا يك فرد براى مدت زيادى رشته امور را در دست داشته باشد، مخالفت مستقيماً عليه آن فرد يا آن حزب خواهد بود، زيرا مخالفان به سهولت مى توانند آنها را به عنوان منشاء اصلى رنجهاى مردم معرفى كنند. مردم به راحتى قادرند احزاب كمونيست كشورهاى بلوك شرق، شاه در ايران، ماركوس در فيليپين دواليه (Duvalier) درهاييتى، را به عنوان منشأ اصلى مشكلاتشان تشخيص دهند. طبق نظر سعيد امير ارجمند:

در بين رژيمهاى سياسى دنياى مدرن، حكومت پادشاهى نسبت به انقلاب بسيار شكننده و آسيب پذير است، زيرا نارضايتى عمومى بر روى يك فرد واحد متمركز مى شود.(145)

از آنجايى كه يك حزب يا يك نهاد خصوصيات مشابه يك فرد را دارند، به راحتى قابل تشخيص هستند ونارضايتى عمومى را به خود جلب مى كنند، در نتيجه به همان اندازه در مقابل انقلاب آسيب پذيرند. مدت زمان حكومت نيز از عوامل مهم در مشخص كردن نظامهاى سياسى آسيب پذير است. در جوامعى كه قدرت از روى نظم و قاعده از يك حزب يا فرد يا نهاد به ديگرى منتقل مى شود، براى مثال در حكومتهاى مردم سالار، و يا به طور نامنظم توسط كودتا يا مرگ ناگهانى و غيره به ديگرى واگذار مى گردد، امكان پديد آمدن شورشهاى انقلابى كم است.

تركيه، بنگلادش، پاكستان و بسيارى از كشورهاى آمريكاى لاتين نمونه هاى خوبى براى جوامع ذكر شده هستند. كودتا روش موفقيت آميزترى در جلوگيرى از تحقق يافتن انقلاب اجتماعى در بسيارى از جوامع بوده است. روى كار آمدن، بر كنار شدن و تعويض در ارتش و نهادهاى كشورى، افراد يا احزاب از ايجاد نارضايتى عمومى در مردم جلوگيرى به عمل مى آورد. زيرا هيچ يك از آنان براى مدت زمان زيادى بر سرقدرت نبوده اند كه نارضايتى مردم را عليه ساختار دولت متوجه خود كنند. به طور خلاصه نتايج اين تحقيق مؤيد نظر اسكاچپول در مورد بازگرداندن دولت به مركز تجزيه و تحليل انقلابات اجتماعى است.(146)

/ 81