مرحله سوم حاكميت محمدرضا پهلوى - رهیافت های نظری بر انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رهیافت های نظری بر انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات) - نسخه متنی

حاتم قادری، محمدهادی سمتی، غلام حیدر ابراهیم بای سلامی، سعید ارجمند، ناصر هادیان، تدا اسکاچپول، رابرت دی. لی، علی رجبلو، حمیرا مشیرزاده، سعید حجاریان، جان فوران، احمد گل محمدی، رضا رضائی؛ ترجمه: عباس زارع، محسن امین زاده، مهرداد وحدتی دانشمند؛ گردآوری: عبدالوهاب فراتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرحله سوم حاكميت محمدرضا پهلوى

انجام انتخابات مجلس 21 با حضور تعدادى نماينده زن براى تصويب انقلاب سفيد، شرايط را به گونه اى ترتيب داد كه مى بايست دولت علم را به عنوان عامل اصلى سركوب وقايع به كنارى بگذارد و دولت ظاهر الصلاح جديدى را جايگزين آن كند. حسنعلى منصور رهبر حزب تازه «ايران نوين» مظهر اين انتخاب جديد بود. آزادى امام در هيجدهم فروردين سال 1343 كوششى بود كه دولت منصور از خود نشان داد تا بدين طريق خود را موجه جلوه دهد; ليكن تعارض عمومى با رژيم در مرحله خاصى قرار گرفته بود. سركوب واقعه پانزده خرداد نشان مى داد كه سران رژيم توانايى درك اين تقاضاهاى توده ها را ندارد و قادر به پاسخگويى به آنها نيست; پس توده هاى مردم كه شيوه مبارزه آنها به سوى اصالتهاى اسلامى گرايش مى يافت، به دنبال راه و روشى بودند كه خواستهاى خود را صورت تحقق ببخشند. متفكران سياسى معتقدند كه در چنين شرايطى خواست توده ها در قالب حركتهاى خشن چريكى و مبارزه هاى زير زمينى آماده و بر ضد رژيم اتخاذ مى شود. به اين دليل، دوران آزادى امام تا تبعيد ايشان مرحله سنجش نهايى رژيم تلقى مى شود كه با مخالفت امام در چهارم آبان سال 1343 و سخنرانى ايشان بر ضد كاپيتولاسيون و سرانجام، تبعيد ايشان در سيزدهم آبان 1343 به تركيه اين دوره كوتاه كه مقدمه اى بر تشكيل حركتهاى چريكى و مسلحانه محسوب مى شود، به سر مى آيد. معمولا زمانى كه رژيمهاى سياسى از طرف توده ها احساس ناامنى كنند، به سوى رژيمهاى بيگانه متمايل مى شوند بويژه آنكه رژيم پهلوى از اساس عامل بيگانه بوده است. كاپيتولاسيون در چنين مسيرى توجيه مى شود. نااميدى از اصلاح رژيم، وابستگى به بيگانه، تبعيد امام، سركوب كردن مردم; همه زمينه هاى يك مبارزه مسلحانه را فراهم ساختند كه ترور منصور در اول بهمن 1343 آغاز اين راه بود. از اين پس، حركتهاى مسلحانه متعددى شكل مى گيرد. مهمترين اين حركتها كه زمينه ترور منصور نيز در آن ايجاد مى گردد، هيأتهاى مؤتلفه است كه از سه هيئت اصلى; يعنى هيئت بازار دروازه، هيئت مسجد شيخ على و هيئت اصفهانيهاى مقيم مركز تشكيل مى شود و رهبران فكرى; سياسى از بين روحانيهاى برجسته اى; نظير شهيد آيت الله بهشتى و شهيد آيت الله مطهرى برگزيده مى شوند. نكته جالب توجه آن است كه كانون اصلى حركتهاى اعتراض آميز، جنبه اسلامى دارد و اين مسأله آغاز يك مبارزه اصيل و فراگير را نشان مى دهد كه عدم كارآيى ساير شيوه ها را به طور غير مستقيم در بطن خود نهفته است. ترور شاه توسط رضا شمس آبادى در 21 فروردين 44، ترور سه سرهنگ در مهر 44 در پادگان باغشاه توسط سرباز وظيفه بارانى، شورش بهمن قشقايى، تشكيل جاما، حزب ملل اسلامى، سياهكل و بسيارى گروههاى مسلح چپ و راست ديگر در اين دوره، نمادى از يك مبارزه قهرآميز با رژيم تلقى مى شوند; ليكن به دليل آنكه حركتهاى كمونيستى و ملى گرايانه طى دوران پس از جنگ جهانى دوم آزموده شده بودند و توده مردم گرايش اصولى و عميق به آنها نداشتند، چندان مقبوليتى پيدا نمى كنند. با خشونتى كه سازمان امنيت نشان مى دهد بتدريج گروههاى چريكى متلاشى و منهدم و افراد آن دستگير، اعدام و زندانى مى شوند و كم كم محيطى به ظاهر با ثبات به وجود مى آيد كه مى توان در قالب دولت سيزده ساله هويدا آن را تحليل و ارزيابى كرد. در اين دوران چهره خاصى از شاه ترسيم مى شود كه ماروين زونيس در فصل سوم كتاب شكست شاهانه آن را در قالب عظمت طلبى پهلوى، عظمت شاهنشاهى، به خوبى نمايانده است. وى در بخشى از تحليل خود مى نويسد: «اين عظمت طلبى به اتخاذ يك سلسله خط مشيهاى شاهنشاهى منتهى شد كه به طور عميقى با روحيه هاى مردم ايران در تقابل و رويارويى بود; سياستهاى شاه كه در جهت تحقق اين عظمت طلبى او اتخاذ مى شد، بسيارى از ريشه دارترين اصول فرهنگ ايرانى را مورد تعرض قرار داد... در سالهاى ميانى دهه 1970 م. / 1350 هـ . ش. احساس خوارى و تحقير حكومت شاه، تقريباً عموميت داشت، و اين احساس در وهله اول حاصل سياستهايى بود كه به دليل عظمت طلبى خودپسندانه اتخاذ مى شد. چندان طولى نكشيد كه طغيان ناشى از اين حس تحقير، آغاز شد.»(251) اين حسّ عظمت طلبى تا آنجا گسترش يافت كه «شاه فكر مى كرد ضمن منجى ايران بودن، منجى غرب نيز هست; علاوه بر اين كه ايران را به تمدن بزرگ مى برد و در اين كار نبوغ و تخصص دارد و سرآمد شاهان دو هزار و پانصد ساله خواهد شد و به همين جهت حتى در پى ريزى ساختمانها و يا سدها سكه هايى را با نام و عكس خود مى زد تا اين برجستگى او در هزاران سال بعد هم فراموش نشود; گاهى خود را يك مأمور الهى مى خواند كه براى اين رسالت تعيين شده است. در سال 1350 بود كه سران 69 كشور را در مقابل مقبره كوروش جمع كرد و جشنهاى دو هزار و پانصد ساله معروف را بر پا داشت تا با حضور آنان با كوروش سخن بگويد و زنجيرى محكم از كوروش به خود وصل كند و مطبوعات ثناگوى كشور به اين نتيجه رسيدند كه شاه سه بار به سلطنت رسيده است; شهريور 1320 بر طبق قانون اساسى، در پانزدهم بهمن 1327 و 21 فروردين 1344 از طرف خداوند و در 28 مرداد 1332 و ششم بهمن 1341 از طرف ملت.»(252) سانسور و خفقان فكرى بسيار گسترده شد و به يمن دلارهاى نفتى كه بويژه بعد از بحران نفتى 1973 م. افزايش چشمگيرى يافته بود، ارتش قدرتمندى ايجاد گرديد و سيل سلاح به ايران سرازير شد و به دليل تلاش سازمان امنيت، اقتدار شاه فزونى يافت. فساد در زمينه هاى جنسى و مالى گسترش يافت; در سالهاى ميانى دهه پنجاه، رژيم به سمتى رفت كه شكاف عميقى ميان ارزشها و باورهاى رژيم و ارزشها و باورهاى مطلوب توده ها ايجاد گرديد. غربگرايى و مفاسد اخلاقى آنچنان شيوع پيدا كرده كه توده هاى مسلمان را در معرض يك نفرت هميشگى از تصميمهاى رژيم قرار داد. انقلاب شناسان بزرگ در اين زمينه معتقدند: زمانى كه در يك فرآيند زمانى طولانى رژيم و توده مردم به مرحله اى مى رسند كه ديگر هيچ چيز يكديگر را درك نمى كنند، فرد و يا افرادى كه بتوانند الگوى سنت هاى فراموش شده توده ها باشند و به نحو شجاعانه اى آن را در خود متجلّى نمايند و به صورت بارزى بيان كنند و بر ضد رژيم به كار گيرند، مورد پذيرش توده ها قرار مى گيرند. خاصه آن كه فرهنگ فراموش شده، ريشه عميقى در ميان توده ها داشته باشد. سال هاى 56 و 57 مبين چنين دوره اى است. در حقيقت مبارزه توده هاى مردم به رهبرى امام خمينى(قدس سره)براى تحقق كمال مطلوب، كه چيزى جز اسلام نيست ـ تجلى مى يابد و مرحله پيروزى انقلاب آغاز مى گردد.

/ 81