الف. دلالت عقلى: 1. زيرا در صورت مرضىّ نبودن سلوك و عمل، نهى از منكر بر امام واجب است و يا تعليم جاهل به او لازم است. 2. زيرا در صورت مرضىّ نبودن عمل، عدم اعلام امام موجب تفويت غرض شارع بماهو شارع است و اين در صورتى است كه سلوك مستقيماً مرتبط با امر شرعى باشد و يا در مسايل شرعى هم قابل تطبيق باشد; مثل عمل به خبر واحد. ب. دلالت استظهارى: يعنى ظاهر حال امام بعنوان مبلّغ دين رضايت به سلوك مورد عمل است.
104 - سيره (دلالت تقرير عمومى معصوم بلحاظ كشف حكم شرعى واقعى):
1. بر حكم تكليفى: سيره بر اناطه تصرف در مال غير بطيب نفس وى. 2. بر حكم وضعى: سيره بر تملك به حيازت در منقولات.
105 - سيره عقلا (دلالت تقرير عمومى معصوم به لحاظ مرحله ظاهر):
در حال شك در واقع براى اثبات حكم شرعى ظاهرى; مثل حجية قول لغوى و خبر ثقه، به معناى منجزيت و معذرية و تحصيل مؤمنّ شرعى بوسيله سيره عقلا. به شرط اينكه عقلا اين سيره را مورد اتفاق همگان وحتى شارع بدانند و عدم موافقت شارع با آن نيازمند به اعلام و ردع باشد. (همان ج 3، ص 187) توضيح (1): در حجيت سيره، معاصر بودن سيره با عصر معصومين شرط است چون حجيت سيره بلحاظ كشف امضاى شارع است، نه بلحاظ اينكه شارع رئيس العقلاست، سيره متاخر از زمان معصوم قابل امضا و ردع نيست و ممكن است شارع در مواردى مشى عقلا را تخطئه كند (مگر در مدركات فطرى سليم بشرى).