2 - خبر سيره از طريق نقل هاى تاريخى و يا روايات فقهى و يا فتاوى عامه به ما منتقل شود.
3 - نبودِ سيره در شرايطى لازمه اى دارد كه بالوجدان منتفى است پس وجود سيره اثبات مى شود; (مثلاً در مسئله وجوب مسح به تمام كف دست، اگر سيره بر مسح به بعض كف در آن زمان متداول نبوده بايد به جاى آن رواياتى بر وجوب مسح به تمام دست به عنوان دليل وجود داشته باشد. نبودن و نرسيدن چنين رواياتى وجود آن سيره را به عنوان تنها دليل وجود و رواج اين حكم در بين متشرعه اثبات مى كند; زيرا داعى بر اخفاى روايات وجود ندارد و مسح به تمام دست هم مخالف طبع مسئله است).
4 - اگر سيره نباشد سيره بديلى بايد باشد كه بعلت غرابتش حتماً در تاريخ و اخبار ثبت مى شد مثل سيره بر عمل به ظواهر.
5 - گاهى با تحليل يك رفتار و سلوك كشف اينكه اين رفتار ريشه عقلائى دارد و مشترك بين همه عقلا در همه اعصار است ممكن مى شود. استقراء جوامع عقلائى مختلف به ايجاد اطمينان به ريشه عقلائى داشتن يك سلوك كمك مى كند (اين راه بايد به وثوق برسد).
123 - راه اثبات امضاء شارع نسبت به سيره عقلائى:
به صورت قضيه شرطيه: لو كان قد ردع المعصوم عن السيرة لوصل الينا و التالى باطل فالمقدم مثله. اثبات شرطيت: ردع از سيره عقلائى نيازمند نواهى بسيارى است تا آن سيره را بزدايد و با توجه به وجود انگيزه براى نقل ردع توسط رواة در صورت وجود ردع طبعاً بما منتقل مى شد.
خبر واحد
124 - دلالت آيه نبا بر حجيت خبر واحد:
به دليل مفهوم شرط، با انتفاى شرط مجيى ء فاسق، انتفاى حكم به تبيّن ثابت مى شود.
125 - اشكالات بر دلالت آيه نب
1 - مجى ء فاسق شرط محقق موضوع است.
جواب (1) كفايه: شرط، فسق است و موضوع، جائى به نبا; پس شرط، محقّقِ موضوع نيست. جواب (2) موضوع طبيعى نبا است و شرط، مجى ء فاسق به آن است و اين نوع شرطِ محقق موضوع مفهوم دارد.
لطفا منتظر باشید ...
