1. غرض مولى به اتيان فعلى كيف اتفق حاصل مى شود (واجب توصلى). 2. غرض مولى به اتيان فعلى با قصد امتثال امر حاصل مى شود (واجب تعبدى). توضيح: بنابر محال بودن اخذ قصد امتثال امر در متعلق خود بدليل دور، در صورت شك در مقيّد بودن امرى به چنين شرطى، نمى توان براى نفى آن به اطلاق دليل تمسك كرد (براى نفى تعبديت و عدم لزوم قصد امتثال) زيرا مولا نمى توانسته قيد لزوم قصد امتثال را در امر خود بياورد ناچار از عدم ذكر قيد بوده است.
177 - دليل استحاله اخذ قصد امتثال در امر:
1. قيد واجب نمى تواند باشد زيرا قيد واجب بايد اختيارى مكلف باشد و "امر" در اختيار مكلف نيست. 2. قيد وجوب نمى تواند باشد; زيرا اولاً، قصد امتثال امر به معناى محركيت امر است و امر لا يحرّك الاّ نحو متعلقه. ثانياً لازمه اش تقييد امر به خودش است و قد مرّ بطلانه.
178 - دو نظريه در باب قصد امتثال:
1. قصد امتثال در متعلق وجوب اخذ مى شود و امر به فعل مقيد مى خورد (بنابر عدم استحاله). 2. قصد امتثال و عدم قصد مربوط به عالم ملاك است، نه به عالم جعل و حكم. بنابراين وجوب در هر دو قسم به ذات فعل متوجه است. در صورت استحاله اخذ قصد امتثال در امر، اين وجه متعين است. توضيح: ثمره ديگر: در فرض امكان اخذ قصد امتثال در صورت شك در آن، دوران واجب بين اقل و اكثر مى شود و مجراى برائت است و در فرض استحاله، مجراى اشتغال است چون شك در سقوط واجب مفروض الثبوت است. (همان، ص 365)