1. غير محرزه: اصولى كه در آنها كشف از واقع به هيچ وجه مورد نظر نمى باشد، مثل اصالة الحل كه تنها شك در حليت و اباحه در او مورد توجه است. 2. محرزه: اصولى هستند كه در آنها كشف از واقع هم مورد نظر و توجه قرار دارد اگرچه كاشفيت، ملاك اعتبار آنها نيست، مثل قاعده فراغ كه شارع در حكمش به صحت عمل مفروغ عنه، رسيدن به واقع را هم مورد توجه قرار داده است ولى اين كشف ملاك تام براى حكم شارع نيست.
11 - اقسام جعل حكم شرعى:
1. جعل به نحو قضيه خارجيه: با اشاره به افراد موجود در زمان حال و يا آينده بدون قابليت تعميم و افزايش نسبت به ديگران. 2. جعل به نحو قضيه حقيقيه: با اشاره به فرد قابل فرض با قابليت تعميم و افزايش كه به صورت شرطيه با موضوع مقدّر است.
12 - تفاوت ميان امارات و اصول در ملاك جعل حجيت:
تفاوت ميان اماره و ميان اصل محرز و غير محرز در لسان دليل و نحوه اعتبار نيست تا گفته شود كه در يكى لسان، طريقيت است و كاشفيت و در ديگرى لسان جعل، وظيفه عملى است، به صورت تنزيل موءدّى به منزله واقع و يا به صورت تعيين وظيفه عملى.